زمان مطالعه: 2 دقیقه در ایام کودکیم پیرمردى بزرگوار، باتقوا، منظم، در محل ما زندگى مى‏کرد، در بازار تهران واسطه بود، تجار به خاطر تدین و ادب و سلامت او عجیب به خرید و فروشش اعتماد داشتند، سه وقت به نماز جماعت مى‏آمد، جاذبه عجیبى براى جذب بچه‏ها به مسجد داشت، من از جمله کودکانى بودم که به عشق او حتى به نماز جماعت

زمان مطالعه: 2 دقیقه »قال على علیه‏السلام: حق الولد على الوالد ان یحسن اسمه، و یحسن ادبه، و یعلمه القرآن.» »نهج‏البلاغه حکمت / 399« در ابتداى کلام اشاره به قطعه‏اى پربار، حکیمانه، ملکوتى، که از مشرق قلب عرشى امیرالمؤمنین علیه‏السلام، جهت راهنمائى انسان به سوى خیر طلوع کرده، لازم است. آن حضرت در جواب کسى که پرسید خیر چیست؟ فرمود: لیس الخیر ان یکثر

زمان مطالعه: 2 دقیقه رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: حق الولد على والده ان یعلمه الکتابة، و السباحة، و الرمایة، و ان لا یرزقه الا طیبا(1) بر پدر لازم است به فرزندش نوشتن، شنا و تیراندازى تعلیم دهد، و جز روزى پاک و حلال به او ندهد. البته در بعضى از این امور دخالت مستقیم و مباشرت لازم نیست،

زمان مطالعه: 2 دقیقه یکى از علماى بزرگ و خدمتگزار به دین و به مردم برایم نقل کرد، در ایامى که در قم خدمت حضرت امام خمینى «ره» تحصیل مى‏کردم در دهه‏ى عاشورا جهت تبلیغ به بخش‏ها و شهرها و مى‏رفتم. نزدیک دهه‏ى عاشورا خدمت آن مرد بزرگ رسیدم، عرضه داشتم امسال به محل جدیدى دعوت دارم مرا دعا کنید و اجازه رفتن مرحمت

زمان مطالعه: 2 دقیقه عالم بزرگوارى در تهران به نام آشیخ محمد حسین زاهد داشتیم، که مفهوم زهد در او عملا جلوه‏گر بود. بسیارى از جوانان را جذب مسجد و جلسات مذهبى کرد، و آنان را به تربیت دینى آراست. مى‏گفت جائى دعوت شدم، باید نمى‏رفتم، ناخودآگاه رفتم، فقط یک عدد بستنى با اکراه خوردم، شب براى نماز و عبادت برخاستم، در راه وضو

زمان مطالعه: 2 دقیقه اولین بارى که براى تبلیغ به تبریز دعوت شدم، با دعوت کننده شرط کردم، در محله‏اى فقیر نشین، و در خانه‏اى معمولى، برایم تهیه جا ببینید، پذیرفتند، وقتى به تبریز رفتم به وعده عمل شده بود، خانه‏اى معمولى در محله‏اى متوسط، خانه دو طبقه داشت در طبقه‏اى خانواده‏اش زندگى مى‏کردند، و طبقه دیگر جنبه حسینیه داشت، صاحب خانه کسبى عادى