جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سئوالات مذهبی در سن و سال نوجوانان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

نوجوانان در این سن و سال، در پی یافتن فلسفه و غایت زندگی هستند و خط مشی تلاش های بعدی خود را پیش بینی می کنند. به همین دلیل، از خود می پرسند:

1- هدف زندگی و زیستن چیست؟

2- من برای چه زنده هستم؟

3- چرا در زندگی باید تلاش کنیم؟

در این برهه از زمان، راهنما، مربی و پدر و مادر، باید جوابگوی این سئوالات فرزند، باشند و او را با پاسخ های شایسته ی خود، علاقه مند علم و راغب به عقل و میزان کنند. و چون هدفی درست، برای زندگی خود پسندید و اجتماع و حقوق آن را صحه نهاد، به رعایت تعهدات اجتماعی، خود را ملزم ببیند.

بی شک هیچ چیز، بهتر از قبول تعهد، نمی تواند بازدارنده ی تضییع حقوق دیگران و تخلفات آدمی، توسط ما باشد. چه بهتر که این تعهد، ناشی از اعتقاد و حب باطنی به خداوند و براساس قبول فرمان الهی، حفظ حقوق دیگران کند که اثر آن عمیق، باصفا و دایمی خواهد بود.

برای فرزندی در حد دبیرستان، باید مبانی دینی، از طریق استدلال، آموخته شود تا کمک کند، نظام دینی و اعتقادی وی، براساس برهان عقلی بوجود آید.

معلم و مربی و پدر و مادر باید سعی کنند که مطالب دینی را، به صورتی منظم و با ترتیبی منطقی، به فرزند عرضه نمایند که فرزند بتواند آن ها را، به گونه ای بنیادی، در جان و زندگی خویش، پیاده کند.

در دوره ی بلوغ، مسایل اساسی حیات، باید مطرح شود و بر سایر دانستنی ها، مقدم گردد تا جوان، کار خود را بر آن اصول، قرار دهد و فعالیتش را آغاز کند و تطبیق دین با زندگی و سازندگی دین در زندگی را احساس کند.

باید بدانیم که در این سن و سال، وقتی به جوان می گوییم فرزندم، مسلمان باش. او باید بداند که دانش آموز مسلمان، با دانش آموز غیرمسلمان، چه تفاوتی

دارد و این تفاوت، در فکر آن ها، در حالات و صفاتشان، در رفتار و کارشان، در اثری که بر خود و دیگران دارند، در زندگی آن ها چیست.

فرزند ما باید بفهمد که در اسلام، از جنبه ی مسایل نظری و مکتب فکری چه برجستگی خاصی هست که در سطح جهان، چشمگیر و بی نظیر است.