اعمال مذهبی تمام اعضای خانواده، می بایست با هم و غالبا در یک زمان و حتی در یک جای مشخص، در خانه صورت گیرد. ولو با زدن پرده، به قسمتی از اتاق که ثابت باشد. دارای لوازم پاک و تلقین کننده ی تقدس و صفا باشد.
کودکان نیز در همین مراسم شرکت نمایند و ببینند و آزادانه کشش ها و هماهنگی ها را پیدا کنند. بی شک، عاطفه و توجهی که در آن ها به حرکت درمی آید، همان است که در یک فرد بزرگسال و مؤمن، جنبش می نماید. با این تفاوت که:
1- صفای این عاطفه ی کودک بیش تر است و علم و خودنمایی آن عاطفه ی بزرگسال، فزون تر.
2- این عاطفه ی کودکانه، جوششی است و آن عاطفه ی بزرگسالی، کشش و کوشش است.
3- این عاطفه ی کودکی، همواره ثابت است و آن عاطفه ی بزرگسالی، گاه تند و گاه سست می شود و امکان رکود و جمود نیز دارد.
و در این موقع است که من می گویم: دینداری او با روح نیست و جز تقدسی خشک و رعایت آدابی در نقش جبر و تکلیف، چیز دیگری نمی تواند باشد یا لااقل، دل را زنده نمی کند و جان را امید نمی بخشد و چنین دینداری، هیچ خوب نیست.