جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پاره ای از وظایف والدین و مربیان تربیتی در جهت ارضای نیازهای کودک

زمان مطالعه: 3 دقیقه

نظر به تأثیر خاص نیازها و انگیزه های روانی، در سلامت روانی، تکوین شخصیت و رفتار فرد و نقش عمده ی آن در آموزش و پرورش، لازم است والدین، مربیان، معلمان، جهت پیشبرد هدف های تربیتی، شرایط لازم را جهت ارضای این نیازها فراهم آورند. پاره ای از این روش ها که جزو وظایف والدین و مربیان تربیتی است عبارتند از:

1- به راهنمایی کودکان و نوجوانان، در نحوه ی پاسخگویی مناسب و ارضای هماهنگ مجموعه ی نیازها بپردازند و در فعالیت ها و برنامه های خود، به نیازهای مختلف کودک و نوجوان توجه نمایند.

2- در مواردی، ممکن است کودک به طور همزمان با نیازهای متفاوتی مواجه شود. چنان که هر یک از آن ها از تأثیر و اهمیتی خاص برخوردار بوده، در عین حال پاسخگویی به هر یک، ممکن است مستلزم بی توجهی به دیگری باشد. در نتیجه موجب تعارض و درگیری کودک در تصمیم گیری و پاسخ مناسب خواهد شد. در چنین مواردی لازم است با استفاده از شیوه های مناسب و با بررسی جنبه های مختلف مسأله، با همکاری کودک، سعی بر دست یافتن او به آرامش، بینش لازم و تعدیل مشکلات روانی و عاطفیش گردد.

3- در تعلیم و تربیت لازم است، ضمن ارضای نیازهای فرد در حد متعادل و مناسب، نسبت به ارتقای نیازهای ابتدایی به نیازهای برتر اقدام شود و از این انگیزه ها، به عنوان عاملی جهت ایجاد فعالیت های مثبت و سازنده، دست یافتن به

هدف های متعالی تر و پیشبرد زندگی فردی و اجتماعی استفاده شود.

4- دوست داشتن کودک و ابراز محبت نسبت به وی، در عین حال در نظر داشتن حد متعادل و خودداری از افراط در این زمینه و هم چنین، رفتارهای محبت آمیز کودک نسبت به دیگران، به درستی درک شود و مورد استقبال قرار گیرد.

5- ترسیم شرایط زندگی به صورت محیطی امن، دوستانه و سازنده و توجه به رفتار مستقیم والدین با کودک و یا رفتار و برخورد آنان با یکدیگر.

6- بیان مشکلات زندگی در حضور کودک به صورت دایمی و با نظرات و رفتارهایی مأیوس کننده، توأم نباشد. یعنی؛ لازم است کودک در حد خود نسبت به مشکلات والدین و همنوعان خود، آگاهی داشته باشد. ولی انجام این امر باید با در نظر داشتن سن کودک و ویژگی های ذهنی و عاطفی کودک. یعنی؛ بیان واقعیت ها در حد توان و تحمل او و به صورت تدریجی و ترسیم آن، همراه با برخوردی سازنده و امیدبخش، نه یأس آمیز و توأم با ضعف و درماندگی والدین.

7- سپردن مسئولیت هایی در حد توان و متناسب با علایق کودک به وی. راهنمایی و کمک غیرمستقیم در جهت موفقیت او در انجام آن و تشویق وی پس از انجام آن.

8- خودداری از سرزنش کودک خصوصا به صورت شدید و مکرر در ناتوانی و ضعف و یا ایجاد اشکال در انجام اموری که فاقد توانایی لازم برای آن بوده، رغبت و تمایلی به انجامش نداشته و یا به علت بی دقتی در انجام آن، صورت گرفته است.

9- خودداری از مقایسه کردن کودک با دیگران به قصد سرزنش یا تحقیر.

10- توجه به نظرات، پیشنهادها و پرسش های کودک و نوجوان، پذیرفتن انتقادهای مناسب و در صورت وارد نبودن انتقاد، بیان توضیحات لازم، با ملایمت و متانت.

11- مشورت با کودک و خواستن نظر او، خصوصا در اموری که به وی ارتباط دارد. از قبیل: خرید لباس، کتاب های مورد علاقه و یا رفتن به میهمانی و تفریح.

12- استقبال از دقت نظر کودک در بررسی پدیده ها و کنجکاوی در زمینه های مختلف. ترغیب و تشویق او به ادامه ی بررسی، با استفاده از برخوردهای طبیعی، مناسب و در حد کودک.

13- فراهم آوردن شرایط و امکانات و استفاده از محیط های متنوع و مؤثر که موجب کنجکاوی بیشتر کودک، ارضای نیازهای شناختی وی، توسعه ی دامنه ی اطلاعات، تجربیات و رشد ذهنیش گردد.