در این مرحله فرزند، دچار ناراحتی روحی و سئوالات بی جواب یا مبهمی است که در صورت پیدا نکردن پاسخ مناسب، ممکن است رفتارهایی خلاف و زیان بخش از او سر بزند. قبل از بوجود آمدن چنین اتفاقی، آن گاه که هنوز، شهوات، ظهور و قدرت نیافته اند و هر اشاره ای یا کنایه ای برای فرزند، محرک میل جنسی نیست، آن وقت، یعنی: در ایام کودکی، به گونه ای طبیعی طرز تولد فرزند را بیان کنند. نحوه ی بیان آن به کودک می تواند این چنین باشد: او را به گردش ببرید و در این فرصت، او از پیدایش گیاهان، تخم گذاری پرندگان و بالاخره، آبستنی و زایمان حیوانات اهلی از شما خواهد پرسید. شما هم فرصت را غنیمت شمرده و از «باباگل و مامان گل» و «باباخروس و مامان مرغ» و سایر جانوران، تا «بابای او و مادرش» گفتگو کنید و در پایان بگویید که خداوند، چنین مقرر فرموده که پدر و مادر با هم کودک را بوجود آورند. البته به تناسبی که کودک بزرگ می شود، این بحث نیز در مرحله ای بالاتر قرار می گیرد و مثلا مسأله ی درد و زایمان، در پایان نوجوانی دختر، مطرح شود و مسأله ی ازدواج و دانستنی های زناشویی در پایان نوجوانی پسر، مورد گفتگو قرار گیرد. در آن زمان مناسب، وقتی این مطالب، مطرح می گردد، باز هم پاکی و زیبایی و صفای مادر و پدر، از نظر طفل، محو نمی شود و همراه با همان لطف و صفا، امر توالد و تناسل هم مثل همه ی کارهای طبیعی دیگر آدمیان، نقش خود را نشان می دهد. و بالأخره فرزند دانای بر این امور، وقتی که به مرحله ی بلوغ می رسد، از شرم های بیجا و ترس از دگرگونی های جنسی و حیرت زدگی از بی جوابی سئوال هایی که دارد و راهنمایی می طلبد، آسوده خواهد ماند و در آن صورت، از دیگران خواهد پرسید و تکالیف بهداشتی، جسمی و روانی را در مورد اعضای تناسلی و تمایلات جنسی، خواهد دانست و به بلاهای خطرناک و غیرقابل جبران، مبتلا نخواهد گشت.