نوجوانان حس می کنند که هیچ گاه پیر نمی شوند و یا نمی میرند. به همین دلیل اثبات این نکته به آنان که با کشیدن سیگار و استفاده از مواد مخدر و یا نوشیدن الکل چه خطرهایی دامنگیرشان می شود کاری بسیار شاق و دشوار است. این هم دلیل دیگری بر این اعتقاد است که ما باید ضمن حفظ اقتدار خویش به عنوان والدین، خطوط ارتباطی مان را با آنان باز نگه داریم و برای دسترسی به نوجوانی که از نظر بلوغ و پختگی وضعیت مناسبی ندارد راههای را جستجو کنیم. ما باید فرزندان مان را از خطرات ناشی از سیگار، اتومبیل رانی، موتور سواری و سایر رفتارهای رایج مخرب آگاه سازیم. هرگز فرض را بر این نگذارید که او همه چیز را می داند. نکته های مهم را با او در میان نهید و یقین حاصل کنید که آنها را درک کرده است.
چنانچه از بابت رفتار خاصی که به مخاطره اش می افکند نگران هستید و یا به طور مثال می ترسید در پرتگاه اعتیاد فرو افتد و یا دچار حادثه، ناخوشی و افسردگی شود، از نگرانی و دلواپسی خود آگاهش کنید. به گفت و شنودتان با آنان نظم ببخشید. گفت و گوی گاه به گاه و
یا بعکس نق زدن های مداوم به اندازه گفتگوی متعادل مؤثر نیست.
– توضیح دهید که چرا نگران هستید. اظهار ترس و نگرانی تنها در چارچوب نظریه و یا عقیده مفید است. بنابراین به جای اظهار عبارت: «اگر دختری در موقعیت تو بیشتر وقتش را با دوستانش بگذراند، آینده اش تباه می شود.» بگویید: «از این که وقت زیادی را به دوستانت اختصاص می دهی نگرانم.» فراموش نکنید که نوجوان تحت تأثیر غرورش ممکن است به عقیده ی شخصی شما واکنش نشان دهد و پیش بینی هایتان را مردود شمرد.
– درباره ی عواقب احتمالی رفتار او و میزان ضرر و زیانش بحث کنید. هنگام مباحثه، درباره ی عواقب احتمالی رفتارش سخن بگویید. می توانید با طرح پرسشی نظیر: «فکر می کنی این رابطه به کجا می انجامد و در ارتباط با امید و آرزوی تو برای رفتن به دانشگاه چه مفهومی ممکن است داشته باشد.» او را راهنمایی کنید تا با دقت بیشتری به عواقب کار بیندیشد. اگر فکر می کنید ماجرایی که توصیفش می کند واقع بینانه نیست، بهتر است بگویید: «من این سناریو را ساده بینانه و غیر واقع بینانه حس می کنم.» هیچ گاه عبارتهای نظیر: «مسخره است» یا «تو نمی دانی که درباره چه سخن می گویی» را به کار نبرید. فراموش نکنید که شما قصد دارید خطوط ارتباطی را باز نگه دارید، در صورتی که استهزاء و بی اعتنایی ممکن است آن را مسدود کند.
– یقین حاصل کنید اطلاعاتی را که در اختیارش می گذارید می پذیرد و برای اظهار نظر فرصت دارد. تردیدی نیست که ترک
کردن اتاق، گذاشتن گوشی تلفن، قطع کلام و داد و فریاد هنگام سخن گفتن هر کس بی احترامی و توهین به او تلقی می شود و وی را خشمگین می کند. بنابراین به او اطمینان دهید که هرگز سخنش را قطع نکرده و یا به تندی واکنش نشان نمی دهید. همچنین متقاعدش کنید که چون برایش اهمیت قایلید نمی توانید شاهد چنین رفتاری از سوی او باشید.
برای حصول اطمینان از این که پیام های لازم را به طور مؤثر به او منتقل کرده اید. (خطر اعتیاد، ناخوشی، کشیدن سیگار و پایین آمدن نمره های مدرسه) از او تقاضا کنید که نکته های مهم را تکرار کند.
می توانید توضیح دهید: «فقط می خواستم مطمئن شوم که نکته های مورد نظرم را به درستی منتقل کرده ام.«
نوجوان همیشه به درستی و به روشنی قضاوت نمی کند. به همین دلیل باید کم و بیش در کنارش باشیم و به ارزش فردی اش تأکید کنیم. حتی وقتی رفتارش ما را برآشفته و پریشان می سازد می توانیم به روشنی و با قاطعیت بگوییم: «من از طرز برخورد تو ناراحت و رنجیده خاطرم» و سپس به او مجال دهیم که از خطاهایش درس بیاموزند و لطمه ای را که به اعتماد ما وارد ساخته جبران کند. نوجوان برای حفظ و نگهداری اعتماد به نفسش محتاج اعتماد ماست. او می تواند پس از آن که مؤثر و قابل اعتماد بودنش را نشان داد، رفته رفته امتیازها و مسئولیت های خود را باز پس گیرد.
اغلب به ما توصیه می شود که رفتارمان را نسبت به فرزندان مان متعادل کنیم و به خاطر نیازشان برای مستقل زیستن زیاده از حد
مراقب شان نباشیم. از سوی دیگر نوجوانان هنگام روبه رو شدن با رشد جسمانی و یک سری خواهش و فشارهای تازه و همچنین هنگام اظهار نظر درباره افکار و احساسات متغیرشان به یاری و حمایت ما نیاز دارند. وقتی آنان از احساس ناشی گری و تردید نسبت به توانایی هایشان رنج می برند چشم به حمایت ما می دوزند. اگر به پرورش اعتماد به نفس شان در طول سال های نوجوانی بها می دهیم، نباید به سادگی تسلیم شویم و نظارت و حمایت مداوم خود را از آنان دریغ کنیم.
پایان