نوجوانان به رغم بی توجهی و نافرمانی ما پیوسته به مراقبت و حمایت مان نیاز دارند. در واقع وقتی نوجوان در فراز و نشیب زندگی اسیر ترس و مطیع تردید می شود و اعتماد به نفسش با خطر مواجه می گردد به کمک و حمایت والدینش بیشتر نیاز دارد. هرگاه نوجوان نتواند توقعات اطرافیانش را در زمینه آراستگی ظاهر، عملکرد مدرسه، مقام و موقعیت در میان همسالان و همپایگانش برآورده سازد در باتلاق احساس بی ارزشی و بی کفایتی فرو می رود و می کوشد با اظهارات پوچ و توخالی این ناتوانی ها را استتار کند.
از آنجایی که نوجوانان در پنهان کردن احساسات منفی نسبت به بچه ها مهارت بیشتری دارند، برای جلوگیری از هرگونه آسیب به اعتماد به نفس شان ضرورت دارد که با دقت بیشتری رفتار و کردارشان را زیر نظر داشته باشید. پاسخ به پرسش های زیر در این زمینه هادی و راهنمای شما خواهد بود.
آیا فرزندتان پس از ورود به دوره ی نوجوانی، یکباره تمام جنبه های مورد علاقه و الهام بخش زندگیش را کنار گذاشت؟ بعضی بچه ها در مرحله ی ورود به دوره ی نوجوانی اعتماد به نفس و شور و اشتیاق شان را از دست می دهند. از این رو ضرورت دارد دریابیم که چرا فرزند
مشتاق و با نشاط مان ناگهان به نوجوانی عبوس و کج خلق تبدیل شده است، یا چرا چیزی که زمانی اسباب سرخوشی و شادابی اش بود، اکنون یک عامل خسته کننده و حوصله سرآور است. به هر حال هدف ما این است که او را در مصاف با موانع و تنگناهایی که در مسیر دستیابی به اهدافش وجود دارد یاری کنیم. پیروی از توصیه هایی که پیش از این درباره ی تسکین افسردگی مطرح شد می تواند ما را در رسیدن به این مقصود یاری کند.
نوجوانی که زندگی یکنواخت، کسالت آور و فاقد هرگونه انگیزه ای را سپری می کند رفته رفته از لحاظ روحی و فکری زمینگیر می شود و در دام افسردگی و دلمردگی فرو می افتد. بنابراین وقتی فرزندمان متأثر از احساس پوچی و بیهودگی می گوید: «نمی دانم یا نمی خواهم کاری انجام دهم» ضرورت دارد با نرمی و ملایمت از او پرس و جو کنید و زیر زبانش را بکشید که چرا کارها و برنامه هایش را رها کرده است. وقتی فرزند چهارده ساله شما از شنا، ژیمناستیک و یا هر کاری که پیش از این نسبت به آن متعهد بوده دست برداشته، به جای این که بیهوده بر او خرده بگیرید و با لحنی طعنه آمیز از او بپرسید: «چرا دیگر به استادیوم نمی روی؟ مشکل و ناراحتی ات چیست؟» او را در درک غیر معقول بودن دلایلش یاری کنید و با اظهاراتی نظیر: «دلسرد به نظر می رسی» همدلی تان را نسبت به احساساتش اعلام نمایید. آنگاه برای نفوذ به دنیای درون او و آگاهی از احساساتش از او بپرسید: «آیا در استادیوم با مشکلاتی روبه رو شده ای؟«، «آیا فکر می کنی که به خاطر چاقی و اندام نامناسب نمی توانی حرکات ژیمناستیک را به
خوبی انجام دهی؟«، «آیا هنگام تمرین مورد آزار و اذیت قرار می گیری یا اصولا علاقه اولیه ات را در این زمینه از دست داده ای؟» پاسخ به این پرسشها نخستین گام برای بیرون راندن احساس پوچی و بیهودگی و فراخواندن شور و شوق به زندگی اوست. برای تسکین کسالت و بی روحی اش از او تقاضا کنید که آینده دلخواهش را ترسیم کند و اهداف و خط مشی های خود را برای رسیدن به آن توصیف نماید. به عنوان مثال از او بپرسید که ده سال دیگر از امروز دوست دارد چه کار کند. اگر به طور مثبت در این تمرین شرکت کرد، می توانید اهداف دلخواهش را (شغل مورد علاقه، سیر و سیاحت های دلپذیر و غیره) با آنچه تاکنون، در این هفته و این ماه انجام می دهد مرتبط کنید.
آیا او وقت زیادی را به فکر کردن درباره ی آراستگی ظاهرش، چه از جنبه مثبت یا منفی، اختصاص می دهد؟ آراستگی ظاهر برای نوجوانان اهمیت بسزایی دارد. آنان پیوسته وضعیت لباس، صورت ظاهر و شکل و قواره شان را به دقت کنترل می کنند تا توجه و تایید دوستان و همپایگانشان را به دست آوردند. دوستان و همسالان اغلب درباره ظاهر آنان اظهار نظر می کنند و این توجه با مشاهده فیلم ها و خواندن مجله ها که حاوی انواع مدل هاست تشدید می شود. شک و تردید درباره ی شخصیت واقعی شان سبب می شود به سادگی در هر کجا مدارک و نشانه هایی را جستجو کنند که ثابت می کند فردی که باید باشند نیستند.
بعضی نوجوانان با مشاهده تغییرات جسمانی شان گیج و سردرگم می شوند و در صدد بر می آیند که این تغییرات را استتار کنند. غافل از
این که به کیفیت زندگی شان آسیب می رسانند و نیروی شان را تلف می کنند. حتی ممکن است تحت تأثیر احساس زشتی و عدم جذابیت، خودشان را موجودی بی ارزش حس کنند. سارا، پانزده ساله، می گوید نمی تواند باور کند که پدرش با داشتن یک نوزاد قشنگ و دوست داشتنی، او را که چاق و خال خالوست دوست دارد. بعضی نوجوانان که باور نمی کنند والدینشان هنوز دوستشان دارند، رفتاری سرد و غیر صمیمی با آنان در پیش می گیرند.
برخی نوجوانان می کوشند با گرسنگی بر تغییرات جسمانی شان غلبه کنند. هدف این رژیم اجباری آن است که علایم بلوغ جنسی پنهان و سادگی شکل و قواره ی بچگی حفظ شود. این نوجوانان به شدت محتاج کمک و حمایت معقول و کارشناسی هستند تا از رژیم غذایی نامناسب که تندرستی شان را با خطر مواجه کرده دست بشویند و باور کنند که پس از رسیدن به بلوغ و متحمل شدن تغییرات جسمانی هنوز مورد توجه و محبت والدینشان می باشند.