عدم هماهنگی بچه با موقعیت دوستانش ممکن است به اخراج او منجر شود. همسالان عمدا از طریق اذیت کردن، بچه را از جمع خود می رانند. آنان ممکن است هنگام آزار و اذیت به شدت بیرحم باشند و کاملا سازمان یافته عمل کنند. پسرها تمایل دارند
نیرومندی شان را با خشونت های جسمانی اثبات کنند؛ در حالی که دختران با دقت و ظرافت و از طریق اظهارات کنایه آمیز و به ظاهر (مفید) بعضی از همسالانشان را آزار می دهند. برای مثال: «رنگ ژاکت تو جالب است، اما به موهایت نمی آید.» یا «برای خوبی خودت می گویم، فکر می کنم نشستن در کنار جیم در اتوبوس مدرسه کار درستی نباشد.«
هنگامی که بچه با این رفتارها روبه رو می شود، والدین باید شیوه ی دفاع از خود را به او بیاموزند. البته اگر هدف بچه تعلق به یک گروه خاص باشد، این کار احتمالا بسیار دشوار است؛ با وجود این می توانیم به او یادآور شویم که برای مقابله با رفتارهای ناپسند دوستانش به توانایی های باطنی خود تکیه کند. با طرح پرسش های نظیر آنچه در زیرمی آید، می توانید بدون دادن پند و موعظه، فرزندتان را یاری کنید تا دیگر بار دوستی با همسالانش را ارزیابی کند. برای این منظور از او بپرسید:
1- آیا می تواند عقایدش را، به رغم تفاوت با نقطه نظرهای دوستانش، اظهار کند؟ پدر یا مادر می تواند به فرزندش خاطر نشان کند که صرفنظر از خصوصیات مشترک با دوستانش، باید درباره ی هر چیز مستقل فکر کند. شما می توانید با استفاده از استقلال فردی که او پیشاپیش از آن بهره مند بوده این نکته را به او یادآوری کنید: «می دانم که فکر می کنی این دوستی به صلاح و مصلحت توست، اما فکر کن و ببین که به خاطر تفاوت با آنان راحت هستی؟ به این نکته فکر کن که همرنگی کامل با آنان چه معنایی دارد.«
2- آیا او به اندازه ی دوستش مهم است؟ به او یادآوری کنید که دوستی یک فرآیند دو جانبه است. در یک دوستی واقعی، مقام و مرتبت دو طرف برابر است. آیا او می تواند به همان اندازه که کمک می کند، کمک بستاند؟ آیا قادر است به همان میزان که لباسی را قرض می دهد، آن را قرض کند؟ آیا می تواند زمان قرار ملاقاتی را تغییر دهد و یا برنامه گردش و تفریح را پیشنهاد کند؟ به او پیشنهاد کنید تعداد دفعاتی را که به دوستانش می گوید: «برای من مهم نیست؛ بستگی به میل شما دارد.» بشمرد.
3- آیا او می تواند به طور مؤثر گله و شکایت کند؟ تمام دوستی ها دستخوش افت و خیز است. اگر بچه ای از دوستش آزار ببیند، باید بتواند درباره ی آن گفتگو کند. عبارتهای «از این که سخنان مرا به جو منتقل کردی ناراحت شدم.» یا «از این که به جای من از ژانت تقاضا کردی با تو به درمانگاه بیاید رنجیدم.» نمونه هایی از گلایه های منطقی است که بچه باید بتواند با دوستانش در میان گذارد. به او پیشنهاد کنید هر ناراحتی و یا انتقادی را به دوستانش منتقل کند و نتایج آن را بیازماید.
4- آیا او می تواند تقاضاهای غیر منطقی را رد کند؟ اگر بچه نتواند به دوستش بگوید: «دوست ندارم این کار را انجام دهم» یا «مجاز به انجام این کار نیستم» یا «نمی خواهم پیراهنم را به تو قرض بدهم» یا «وقت ندارم همراه تو بیایم«، دوستی اش متأثر از زورگویی و خودمداری دوستانش پیش می رود و بنابراین یک دوستی راستین و عادلانه نیست.
به هر حال پرسش های فوق، برای این که بچه دوستی هایش را بیازماید ابزاری مفید است. همچنین این پیام را به او منتقل می کند که: «تو ارزشمند هستی و دوستانت باید با تو رفتار خوبی داشته باشند.» این قوت قلب برای ایجاد دوستی های خوب یک ضرورت است.