تمایل بچه برای سازگاری، هماهنگی و پذیرفته شدن در جمع دوستانش، وی را بر می انگیزد تا معیارها و شخصیت خویش را با
خصوصیات آنان تطبیق دهد. این فرآیند که اغلب فشار همسالان نامیده می شود، معمولا به شکل زورگویی و خودمداری ظاهر می گردد. در واقع بچه مادام که موجودیت خویش را با انجام آنچه دوستانش انجام می دهند اثبات نکند احساس کمبود و بی لیاقتی می کند. او ممکن است برای جبران این احساس کمبود به چیزهای کوچکی نظیر مدل مو و لباس و یا موارد بزرگتر مثل مواد مخدر، ناهنجاری های جنسی و رفتارهای مخاطره جویانه (اتومبیل رانی با سرعت، دیرآمدن به خانه، خشونت گرایی، شیرین کاری های خطرناک) روی آورد. در واقع بچه برای حفظ پیوندش با گروهی خاص، از این خطرها استقبال می کند.
پس از آن که پل، سیزده ساله، با استیو طرح دوستی ریخت، مقام و موقعیتش در مدرسه متحول شد. زیرا او اکنون در گروهی که مورد توجه دیگران بود حضور داشت. با وجود این برای استحکام دوستی اش، ناگزیر بود که دیر به خانه بازگردد، برای رفت و آمدهای مکرر و خوردن غذا در رستوران پول اختصاص بدهد و از همه مهم تر، هرگز در برابر والدینش مسئول و پاسخگو نباشد، کوته سخن آن که، او تمام اصول و قواعدی را که طی سال ها بر محیط خانه حاکم بود، به طور کامل نادیده گرفت و از آن عدول کرد.
پل می خواست مقام و منزلت اجتماعی اش را از دوستانش وام بگیرد. او در میان آنان خود را نیرومند و ماجراجو می یافت و دوست داشت در اعتبارشان سهیم باشد.
در چنین شرایطی والدین می بایستی با پیروی از رهنمودهای زیر،
رعایت اصول و ارزش های خانوادگی را در وجود فرزندشان برانگیزند:
1- والدین باید قاطع باشند. تنها به صرف این که پل می خواهد شیوه ی زندگیش را عوض کند، چیزی در محیط خانه تغییر نمی کند و هیچ ارزش خانوادگی به هم نمی خورد.
2- والدین باید محکم و ثابت قدم باشند. بچه ای که می خواهد از اصولی غیر قابل قبول پیروی کند، نباید مجال یابد که هر اصل و یا خط مشی خانوادگی را بیازماید.
3- والدین باید بی علاقگی و بیزاری فرزندشان را برای مدتی تحمل کنند. والدین پل با جلوگیری از ارتباط او با دوستانش، خشم، بی قراری و خرده گیری پل را بر علیه خود برانگیختند. در عوض توانستند با استواری و قاطعیت این مانع را پشت سر گذارند.
4- از بازگشت بچه به خلق و خوی گذشته اش استقبال کنند.
بچه ای که نفوذ دوستانش را حس می کند ممکن است «کاملا متفاوت» به نظر آید. اما معمولا این تفاوت موقتی است. وقتی حس می کنید که شخصیت او روز به روز پسندیده و مطمئن می شود، بدون هیچ گونه واکنشی نقطه نظرهایش را بپذیرد.