روشن ساختن مواردی که قرار است بچه ها انجام دهند، اولین گام
برای تحت انضباط درآوردن آنان محسوب می شود. روشنی و دقت هر چه بیشتر این دستورالعمل ها، نتایج بهتری در پی دارد. بعضی اصول جهانی است و در سراسر دنیا به کار گرفته می شود. برای مثال: «وقتی سوار موتور می شوید، حتما از کلاه خود استفاده کنید.» یا «قبل از تماشای تلویزیون، تکالیف مدرسه را انجام دهید.» در حالی که بعضی توصیه ها صرفا در شرایط و موقعیت خاص به کار می روند: «به برادرت بگو، که از کرده ات پشیمانی.«، «اسباب بازی دوستت را به او پس بده.«، «پیراهنی که به عاریه گرفته ای، در جای مناسبی نگهداری کن.» برخی توصیه ها هم در جایی بین این دو قرار دارند: «در سر میز شام درست بنشین.»
والدین باید هنگام اشاره به هر اصل یا قاعده، رفتار مناسب و شایسته مربوط به آن را روشن و تشریح کنند. تردیدی نیست که اظهار عبارت: «مداد و کتابت را از سر راه بردار.» نسبت به عبارت: «از وسایل خودت مراقبت کن.» بسیار روشن تر و مؤثرتر است.
هنگام اعلام توصیه یا دستور العمل به لحن بیان خود توجه کنید.
طرز بیان پند و اندرز بسیار مهم و تعیین کننده است. هیچ کس دوست ندارد به او فرمان داده شود. هنگام توصیه به بچه ها، لحن کلام و حالات و حرکات، طرز قیافه و ژست هایتان را کانون توجه قرار دهید. مراقب باشید که لحن کلامتان کنایه آمیز و آمیخته با لعن و طعن نباشد. تردیدی نیست که عبارت «آن ها را کنار بگذار.» عبارتی مبهم و گزنده است و چنانچه با لحنی تند بیان شود این پیام را منتقل می کند که: «از کارهایی که باید انجام می دادی شانه خالی کردی.» در صورتی که اگر
این توصیه در قالب عبارت «من دوست دارم اکنون این کار را انجام دهی.» مطرح شود، بچه برای درک توصیه و پیروی از آن دچار مشکل نمی شود. فراموش نکنید که هدف ما توصیه است و نه خرده گیری.
هر بار تنها به یک اصل و یا دستور العمل اشاره کنید. هر بچه ای با شنیدن دستورات پیوسته و زنجیروار شرمسار و خشمگین می شود. مادر جسیکا، نه ساله، به او گفت: «آیا می توانی میز را بچینی؟ نه، آن چاقوها و چنگال ها خوب نیستند؛ نخست باید شسته شوند. نه آن طوری؛ رومیزی را صاف کن، مراقب باش! نامرتب به نظر می رسد؛ نمی توانی کمی دقیق باشی؟» و جسیکا با شنیدن این توصیه های تمام نشدنی با احساسی آکنده از سرخوردگی و خفت از ته دل جیغ کشید. در حالی که اگر هر یک از این دستورالعمل ها به طور جداگانه به او گفته می شد و برای کامل کردن هر کار وقت کافی در اختیارش قرار می گرفت، می توانست با فراغ بال و آسایش خاطر آنها را به مرحله ی اجرا گذارد.
برای اجرای دستور فرصت قایل شوید.
جمله ی: «ما ظرف ده دقیقه دیگر حرکت خواهیم کرد.» نسبت به عبارت: «همین حالا حرکت می کنیم.» اعتراض و اغتشاش کمتری را در پی دارد و یا «اتاقت را در طول هفته تمیز کن.» نسبت به «اتاقت را همین حالا تمیز کن.» قابل قبول تر است. عدم توانایی بچه ها برای پیش بینی اتفاق ها استرس و فشار زیادی را به آنان تحمیل می کند. دستوری که با چهره ای پریشان و توأم با هتک حرمت و پرخاش مطرح شود، حواس بچه را پراکنده می سازد. می توانیم با هشدار به بچه شرایطی را فراهم کنیم تا در
برنامه هایش تجدید نظر کند و دستور را قابل قبول تر بیابد. (البته ممکن است او از این قضیه سوء استفاده کرده و فرصت بیشتری را تقاضا کند. در چنین شرایطی می توان او را از امتیاز هشدار پیش از دستور محروم کرد.)
درصورت امکان به بچه مجال دهید که در شیوه ی اجرای دستورات آزادی عمل داشته باشد. یکی دیگر از راههای قابل قبول کردن دستور آن است که برای بچه در شیوه ی انجام آن کار آزادی عمل قایل شویم. برای مثال اگر او قرار است مواد غذایی بخرد، به او اختیار دهیم که به دلخواه از هر فروشگاهی خریداری کند. اگر قرار است حیاط را تمیز و مرتب کند، بتواند تصمیم بگیرد که به چه ترتیبی این کار را انجام دهد و یا در صورت هشدار در مورد انجام تکالیفش بتواند تصمیم بگیرد که در کجا این کار را آغاز کند.
ارزیابی و قضاوت، اساس و شالوده ی تصمیم گیری است و یکی از اهداف منضبط ساختن بچه ها آن است که بتوانند مستقل از رأی و نظر والدین ارزیابی و قضاوت را تمرین کنند. پس از استقرار اصول و قواعد در محیط خانه، بچه ها در شیوه ی پیروی از این اصول آزادی عمل دارند.