جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رفتار بچه فاقد اعتماد به نفس در خانه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

– آرزو می کند که ایکاش فرد دیگری بود

سخن گفتن بچه درباره ی رویاهایش و توسل او به دروغ برای توصیف چیزهایی که برایش مهم است نشانه آن است که آرزو می کند فرد دیگری بود و از مقام و موقعیت متفاوتی بهره مند می شد. گاه او ماجراهایی را سر هم می کند تا موقعیت زندگیش را بهتر و رویدادهایی را که برایش اتفاق افتاده مهم تر جلوه دهد.

– خود را حقیر و بی ارزش حس می کند

بچه ای که دچار حقارت نفس است، خود را موجودی سرشکسته و حقیر و بی فایده می پندارد، خواسته ها و امیالش را واپس می زند، انتظارات کمی از اطرافیانش دارد و به ندرت نظر دیگران را به سوی خود جلب می کند، حتی ممکن است اظهار علاقه ی اطرفیان وی را پریشان و مضطرب کند و چه بسا تحسین تا حد گریستن دچار گیجی و آشفتگی اش نماید.

– اغلب هنگام برخورد، با کارهای تازه و دشوار گریه می کند

شماری از بچه ها در برابر کارهای به ظاهر سخت کم طاقت اند. از

این رو بیشتر راهی را بر می گزینند که امن ترین راه باشد و حداقل ایستادگی برای گذر از آن کفایت کند. آنان هنگام رویارویی با موانع و چالش ها مضطرب می شوند و به گریه می افتند.

– درباره ی خودش اظهار نظرهای منفی دارد

بیشتر والدین عادت دارند که از فرزندانشان ادعاهای مبالغه آمیز بشنوند و چون بچه فاقد اعتماد به نفس نمی تواند این خواسته والدین را برآورده سازد ممکن است ادعا کند که از خود نفرت دارد و آرزو کند که ایکاش می مرد.

– فاقد انرژی است

وجود بچه ها اغلب با انرژی وچابکی توأم است. اما بچه متزلزل و سست عنصر برای جنب و جوش انگیزه ندارد، بعلاوه انرژی حیاتی خود را در پیکار درونی با درماندگی و بلا تکلیفی به هدر می دهد و رکود شدیدی را بر زندگیش حاکم می سازد.

– شک و تردید را نمی تواند تحمل کند

دردسرها و دشواری ها در راه پرورش شخصیت کودک امری جاری و عادی است اما بچه ای که به قضاوت هایش اعتماد ندارد و تصور می کند نمی تواند حتی نکته های صریح و روشن را درک کند و یا کارهای ساده را به مرحله اجرا گذارد، پیوسته مایل است در مسیر صاف و هموار گام بردارد و همه چیز روشن و شسته رفته باشد. او نگران از عواقب هر کار از پذیرفتن مسؤلیت شانه خالی می کند. برای مثال اگر از او بخواهید برای گذاردن برادر کوچکش در تختخواب کمک کند و یا کتابی را به کتابخانه بازگرداند، تحت تأثیر احساس

بی کفایتی می گوید: «اگر برادرم گریه کند چه می شود؟» و یا «اگر سخنان کتابدار را درک نکنم چه پیش می آید؟» به هر حال به رغم اینکه به سادگی از عهده ی بسیاری از کارها بر می آید، خود را در انجام آنها عاجز و ناتوان می یابد. احتمال شکست از جمله عواملی است که بچه را از پیشرفت باز می دارد. بسیارند بچه های با استعدادی که به خاطر همین احتمالات واهی و خیالی، پس نشینی اختیار می کنند و از ترقی باز می مانند. بعکس بچه ای که نیروی اعتماد به نفس را به زیر سلطه در آورده و از توانایی های خود آگاه است، به ندرت به عدم شایستگی و نابسندگی می اندیشد.

– خودآزار است

بچه هایی که ادعا می کنند از خودشان متنفرند ممکن است به خود آسیب برسانند. به طور کلی بچه دست و پا چلفتی مستعد حادثه است و به طور غیر ارادی ممکن است به خود صدمه بزند.

– ظاهرش آراسته نیست

لباس نامرتب و عدم آراستگی ظاهر، درمیان بچه هایی که به توانایی های خود ایمان ندارند بسیار متداول است. صورت ظاهر ناموزون بچه بر این نکته دلالت دارد که او از فکر کردن درباره ی خودش لذت نمی برد و یا به خودش اهمیت نمی دهد.

– تصمیم گیری برایش دشوار است

بی اعتمادی بچه نسبت به قضاوتهایش و ترس به خاطر عواقب هر تصمیم گیری، ناتوانایی های او را به وی گوشزد می کند.

– به آینده بدبین است

بچه ای که خود را زبون و حقیر و کمتر از دیگران احساس می کند و هیچ روزنه ی روشنی در برابر خود نمی بیند، با نومیدی و افسردگی از آینده سخن می گوید.