جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تربیت تدبیر و خوی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

[بوستان سعدی]

سخن در صلاح و تدبیر و خوی

نه در اسب و میدان چوگان و گوی

تو با دشمن نفس همخانه ای

چه در بند پیکار بیگانه ای

تو خود را چو کودک ادب کن به چوب

به گرز گران مغز مردان مکوب

کس از چون تو دشمن ندارد غمی

که با خویشتن بر نیایی همی

تربیت از طریق نمادها(1)

– آسمان ها و زمین ها سخن است پیش آنکس که ادراک می کند.

نسبت نصیحت و تربیت

– مستمع همچون آرد است پیش خمیر کننده. کلام همچون آب است در آرد، آن قدر آب ریزد که صلاح اوست!

خواهم که نخواهم

حق تعالی به بایزید گفت: بایزید چه خواهی؟ گفت «خواهم که نخواهم«.

پیرایش بجای آرایش در آداب سخن

– سخن را چون بسیار آرایش می کنند مقصود فراموش می شود.

حکومت عقل

– عقل در تن آدمی همچون امیری است، مادام که رعایای تن مطیع او باشند همه ی کارها با صلاح باشد اما چون مطیع نباشند همه به فساد آیند.

نصیحت درون زا

– شما این سخن ها را هم از اندرون خود بشویند که مفید آنست. اگر هزار دزد بیرون بیایند در را نتوانند باز کردن تا از اندرون دزدی یار ایشان نباشد که از اندرون باز کند. هزار سخن از بیرون بگوی تا از اندرون مصدقی نباشد سود ندارد. . .


1) فیه ما فیه، محمد بلخی رومی (مولوی(.