جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تربیت در حکمت اشراق!

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

– ای برادران! حقیقت، همچنان از پوست پوشیده بیرون آید که مار بیرون آید و همچنان روید که مور رود که آواز پای شما کس نشنود و بر مثال کژدم باشید که پیوسته سلاح شما پس پشت شما بود که شیطان از پس برآید وزهر خورید تا خویش زیید. مرگ را دوست بدارید تا زنده مانید!

– گفتم ای پیر چه کنم تا آن رنج بر من سهل بود؟ گفت چشمه زندگانی بدست آور و از آن چشمه آب بر سر ریز تا این زره بر تن تو بریزد و از زخم تیغ ایمن باشد که آن آب این زره را تنگ کند. گفتم ای پیر این چشمه زندگانی کجاست؟ گفت: در ظلمات، اگر آن می طلبی خضر وار پای افزار در پای کن و راه توکل پیش گیر تا به ظلمات رسی.

گفتم راه از کدام جانب است؟ گفت: از هر طرف که روی، اگر راه روی راه بری، گفتم نشان ظلمات چیست؟ گفت: سیاهی و تو خود در ظلماتی، اما تو نمی دانی، آنکس که این راه رود چون خود را در تاریکی بیند بداند که پیش از آن هم در تاریکی بوده است و هرگز روشنایی به چشم ندیده، پس اولین قدم راهروان این است. . .