»آنچنان نمای که باشی
آنچنان باش که نمایی«(1)
»کار قومی که بالا گرفت، از «نیت نیکو» گرفت و کار قومی که فرو شد از «نیت بد» بود. چون به حقیقت بنگری اخلاص خود با نیت نیکو گردد و نه با نیت زشت، زیرا که منافقان همه با رسول صلی الله علیه و آله می نشستند و از پی او نماز می کردند و به غزا می رفتند. اگر نیت نیکو داشتندی بدان ثواب یافتندی، چون نیت بد داشتند، بدان همه کارها عذاب و عقوبت جاوید حاصل می آمد، پس درست شد که اصل اخلاص و نفاق با نیت گردد و زمام نیت به دست دل است و دل در قبضه حق تعالی است.«(2)
و اما بعد. . . شاید یکی از بزرگترین و در عین حال پنهان ترین آفات برنامه ها و روش های تربیتی در مدارس، عدم تمایز بین «نیت» و «نتیجه» رفتارها و اعمال دانش آموزان است! علیرغم اینکه در دین مبین اسلام این همه بر انگیزه و نیت درونی افراد تأکید شده است، گاهی اوقات در برنامه های تربیتی ما کمتر به این مهم توجه می شود.
اگر دانش آموزی رفتار خاصی را انجام دهد باید دید نیت و انگیزه اصلی او از این رفتار چیست؟ چه بسا فردی با نیت خیر به عمل ناشایستی دست زند (از روی ناآگاهی و ناپختگی) و ما بدون توجه به انگیزه های درونی بلادرنگ او را در مورد سرزنش و تنبیه قرار دهیم. همین برخورد ممکن است انحرافات و عوارض منفی جبران ناپذیری را در شخصیت او بر جای گذارد، به قول مولانا:
بی خبر بودند از حال درون
استعیذالله مما یفترون(3)
اگر علت و انگیزه رفتار را جستجو نکنیم احتمالاً به جای درمان و حل مشکل، آسیب خواهیم رساند و موجبات ویرانی شخصیت او را فراهم خواهیم کرد.
گفت: هر دارو که ایشان کرده اند
آن عمارت نیست، ویران کرده اند(4)
بالعکس، ممکن است دانش آموزان با نیت بد دست به یک رفتار به ظاهر نیکو و جامعه پسندی بزنند که احساس درونی آنها از انجام این رفتار نه به خاطر مقدس بودن آن بلکه به خاطر دستیابی به اهداف دیگری باشد که آن اهداف با ماهیت ارزشی آن متضاد است. به همین
خاطر در احادیث فراوان تأکید شده است برای سنجش ایمان یک فرد فقط به طولانی بودن سجده ها و عبادات او نباید اکتفا کرد، بلکه نیت و انگیزه های درون او تعیین کننده ارزش عبادت و خلوص اوست. آنجا که فرمود: «انما الاعمال بالنیات«.(5)
پس بهتر است در روش ها، ارزیابی ها و سنجش های خود از رفتارهای تربیتی دانش آموزان انگیزه ها و عوامل درونی آنها را نیز مطمح نظر قرار دهیم. زیرا رفتار هیچ فردی تغییر نمی کند مگر آنکه از درون متحول شود و هیچ باور جدیدی در فرد به وجود نمی آید مگر آنکه تمایل درونی برای ایجاد این باور در فرد وجود داشته باشد. تربیت درونی، یعنی توجه به همین درون مایه های فطری، و تربیت بیرونی یعنی تزئین کردن ظواهر رفتار فرد به آنچه که در قالب بازی کردن نقش های اجتماعی خود نمایی می کند. حال آنکه فرق است بین آنچه که «هستیم» و آنچه که نمایش می دهیم و تمایز این دو نوع «بودن» بستگی به نیت درونی افراد نسبت به آنچه که رفتار می کنند دارد، که گفت:
به اندازه ی «بود باید» نمود
خجالت نبرد آنکه «ننمود» و «بود«
1) رسائل خواجه عبدالله انصاری، صفحه 59.
2) منتخب سراج السائرین، شیخ الاسلام احمد جام نامقی، قرن ششم، به تصحیح دکتر علی فاضل، تهران، آستان قدس رضوی، ص 1.
3) مثنوی معنوی، دفتر اول.
4) همان منبع.
5) رسول اکرم صلی الله علیه و اله، امالی الطوسی، 618.