فرایند جامعه پذیری بر حسب قالب ها و سنت های فرهنگ و اجتماعی، جنبه های گوناگون به خود می گیرد؛ ولی بسیاری از روان شناسان معتقدند که انگیزه های فرهنگی و اجتماعی مشترکی در همه ی کودکان و همه ی فرهنگ ها وجود دارند که عبارت اند از:
میل به مورد علاقه بودن، مورد توجه بودن و مورد قبول قرار گرفتن دیگران (دگرخواهی و دگرپذیری(؛
میل به اجتناب از احساس نامطبوعی که معمولاً همراه با تنبیه یا طرد است (ترس از طرد شدن(؛
تمایل به تقلید از کارهای مثبت دیگران که موجب ارزنده شدن آن ها می شود؛
میل به همانند سازی و همسان سازی با افراد خاصی که کودک آن ها را محترم می شمارد؛ تحسین می کند؛ یا دوست می دارد؛
فرایند همسان سازی نشان دهنده ی این میل عمیق است، که هر فردی برای ارتقاء رشد شخصیت خویش خواهان پیروی از الگوهای برتر و کامل تر از خود است؛ میلی که به نظر «فروید» در تشکیل وجدان اخلاقی نقش های جنسی و بازخوردهای اجتماعی اهمیت فراوان دارد و به اجتماعی شدن کودک منتهی می شود.(1)
یکی از تفاوت های اصلی میان تقلید(2) و همانند سازی(3) نیز در این است که در فرایند تقلید، کودک به شکل مکانیکی و آگاهانه از رفتار دیگران الگوبرداری می کند اما در فرایند همانند سازی که با نوعی ناهشیاری همراه است، کودک الگوهای رفتاری ارزش های دیگران را درون فکنی می کند.
1) این همسان سازی با بخش فرامن (فراخود) والدین با بزرگ سال در ارتباط است. و غالباً جنبه ی ناهشیار دارد.
2) Imitation.
3) Identification.