[به نقل از کتاب جشنواره، بهمن ماه 79، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، صص 12 تا 25]
انسان طبیعی موجودی است که در اکنون زندگی می کند، بدون این که برای زندگی هدفی در تصور داشته باشد. بدون این که پشیمان گذشته و نگران آینده باشد. این انسان در طبیعت است، نه در برابر طبیعت. انسان تاریخی موجودی است که در هر نقطه ای از خط سیر انسان در تاریخ ایستاده باشد، از همه ی گذشته ی انسان آگاه است و می خواهد انسان آینده باشد. شناخت انسان طبیعی از هستی شناختی عاطفی و وابسته به تخیل است. و شناخت انسان تاریخی شناختی علمی و وابسته به پژوهش حسی.
کودک از یک دیدگاه شباهت به انسان نخستین (انسان طبیعی) دارد؛ چرا که شناخت او از جهان بر تخیل استوار است.
شعر، کلامی است متخیل، موزون و مقفی. از این سه ویژگی، تخیل اصل است و خاص مضمون، و دو دیگری فرع اند و خاص قالب. بین انسان نخستین، کودک و شاعر در نگرش عاطفی به هستی و دریافت تخیلی از این نگرش و بیان این دریافت با زبانی استعاری، شباهتی موجود است. و این شباهت در حاصل نگرش و دریافت و بیان آنهاست نه در نیت آنها. نیت انسان نخستین، شناخت بود و نیت کودک علاوه بر شناخت بازی است و نیت شاعر علاوه بر بازی هنر.