[گزیده ای از ترجمه ی مقاله ی Exhibit Labels؛ ترجمه ی ژیلا عبدالله پور؛ دفتر اجرایی موزه ها در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی. ]
»بازدید کنندگان موزه را گروه های متنوعی از افراد نسبتا تحصیل کرده و عمدتا متعلق به طبقه ی متوسط جامعه تشکیل می دهند که خواهان گردشی فرهنگی، بی شتاب و اجتماعی هستند. آن ها با علایق متفاوتی که دارند قدم به موزه می گذارند؛ اما با وجود تفاوت هایشان، انتظارات و نیازهای مشابه بسیاری دارند.
موزه ها به دنبال افزایش تعداد بازدید کنندگان و جذب مخاطبین تازه از میان غیر بومی ها از طبقه ی غیر ثروتمند و غیر دانشگاهی هستند. از این رو مخاطبین زیرنویس ها و تابلوهای داخل موزه ها نیز تنوع بیشتری خواهند یافت. به هر حال گردانندگان موزه ها نباید در برابر تنوع جمعیت، علایق و انگیزه های بازدید کنندگان مستأصل شوند. اگرچه چیزی به نام بازدید کننده ی متوسط وجود ندارد، اما مطالعات مربوط به بازدید کنندگان نشان می دهند که به رغم تفاوت های
بازدید کنندگان مختلف، بازدید کنندگان از یک موزه یا تالار خاص، دارای گرایش ها و رفتارهای مشترکی هستند.
اگر مخاطبین موزه ها را یک جمعیت یا گروه در نظر بگیریم، تا حدودی می توانیم نوع و رفتارشان را پیش بینی کنیم. بررسی یک نمونه ی انتخابی اغلب متبین وجود تشابهات بسیاری در نوع بازدید کنندگان و علایق آن ها، و شیوه ی بازدیدشان از اکثر موزه هاست. برای مثال می توان به موارد زیر اشاره نمود:
– بخش قابل ملاحظه ای از بازدید کنندگان در یک گروه اجتماعی و به مناسبت یک رویداد اجتماعی به بازدید از موزه می آیند. بیشتر این گروه ها را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند.
– نسبت جنسیت بازدید کنندگان یا درصد افراد مذکر و مؤنث اغلب تفاوت چندانی ندارد.
– نوجوانان در اکثر موزه ها کمترین میزان حضور را دارند.
– بازدید کنندگان در کلیه ی سطوح سنی، مجذوب جالب ترین موضوعات موزه می شوند. وقتی موضوعی ارائه می شود، باید برای بسیاری از گروه های مختلف بازدید کنندگان جذاب و جالب باشد.
– بیشتر افراد، زیرنویس های دارای نوشته های کوتاه را می خوانند، نه زیرنویس های بلند را.
– اگر بازدید کنندگان مفهومی را متوجه نشوند یا نتوانند با بخشی از موضوع ارائه شده ارتباط برقرار کنند، از آن صرف نظر خواهند نمود.
– بازدید کنندگان در هر سنی که باشند به موضوعاتی جذب می شوند که بیشتر عینی و ملموس، و کمتر ذهنی و انتزاعی اند.
– تفاوت های جالب ولی نه چندان تعجب آور دیگری نیز در میان انواع مخاطبین به چشم می خورد که عبارت اند از:
– تعداد کودکان در گروه های بازدید کننده ی موزه های هنر، در مقایسه با سایر انواع موزه ها بسیار کمتر است.
– کودکان در مقایسه با بزرگ سالان، بیشتر به اشیا دست زده و آن ها را دست کاری می کنند.
– زمان بندی در گروه هایی که کودکان در آن ها حضور دارند، با گروه های صرفا بزرگ سال متفاوت است؛ اما در مجموع هر دو گروه مدت زمان یکسانی را در موزه می گذرانند.
بیشترین تفاوت های بازدید کنندگان مربوط به سن و سال آن هاست و این تفاوت ها عمدتا ناشی از حس بی پروای اکتشاف در بچه هاست. کودکان به طور ذاتی همه چیز را با دست هایشان تجربه می کنند؛ اما بزرگ سالان منتظر می مانند تا برای دست زدن یا مشارکت در موضوع دعوت شوند. در حالی که بزرگترها ابتدای هر کار در پی فهمیدن ساختار یا دستورالعمل موضوع هستند، کودکان بدون توجه به این موارد کار خود را پیش می برند. تشخیص تفاوت های بازدید کنندگان در مواردی به جز سن و سال مشکل تر است؛ شاید به این دلیل که بازدید کنندگان بزرگ سال بسیار متنوع ترند. علاوه بر تفاوت هایی که پیش تر ذکر شد، بسیاری از تفاوت های زیر مجموعه های مخاطبین مثلا تعداد افراد گروه ها، جنسیت و الگوهای بازدید آن ها اغلب کمتر از آن چه تصور می شود، اهمیت دارند. برای نمونه در گزارش موزه ی هنر کلیولند(1) آمده است: «تحقیقات نشان می دهد حتی بازدید کنندگان همیشگی موزه به رغم آن چه تصور می کردیم، آشنایی چندانی با این موزه، آثار هنری موجود در آن و تاریخچه ی هنر ندارند.«
با وجودی که بازدید هر بازدید کننده تجربه ای منحصر به فرد است، اما تجربیات همه ی دانش آموزان تحت تأثیر عوامل متعددی است که میان همه مشترک است. علایق مختلف، اندیشه های متفاوت و زمینه های آموزشی و سوابق اقتصادی بر پایه ی وجوه مشترک بنیادی در فطرت انسانی استوار است؛ مثلا احساس آسایش، امنیت، احساس گرسنگی یا احساس خستگی و میل به کمال از طریق تفوق بر چالش های شخصی که انگیزه ی رقابت در افراد را موجب می شود.
1) The Cleveland museum of art.