یکی از تحریف ها و کژفهمی های رایج در قلمرو یادگیری مشارکتی، عدم تمایز میان مشارکت فعال و خودانگیخته با مشارکت فعل پذیر و دگرانگیخته است. هر دوی این موارد به چگونگی و نوع تجربه ی عینی و ملموس موزه مربوط می شود؛ در واقع ماهیت روش یادگیری، نشان دهنده ی تنوع سطح مشارکت افراد در یادگیری مشاهده ای است.
– بعضی از دانش آموزان به انجام دادن کاردستی و مشارکت در موضوع تمایل دارند و تعاملی بودن موضوعات و امکان دست یابی به آن ها مورد علاقه ی طیف وسیعی از افراد سطوح مختلف با توانایی های متفاوت است.
– سایر دانش آموزان دوست دارند به تماشای شخص دیگری در حال انجام کار یا نشان دادن روش انجام کار بنشینند. اگرچه این افراد مستقیما به انجام فعالیتی نمی پردازند، اما می توانند از دور و از بالای شانه های انجام دهنده ی کار، شاهد و ناظر بر آن باشند.
– آمدن به موزه و دیدن افراد آشنا یا ناآشنا بخش مهمی از تجربه ی بازدید است. در تالارهای موزه به آسانی می توان هر دو نوع شرایط و امکانات انجام فعالانه و یا مشاهده ی غیر فعال موضوع را ایجاد نمود. و ابزارهای تعاملی نباید تنها راه تفسیر و توضیح موضوعات اصلی ارائه شده، باشند. افرادی که خواهان ابزار تعاملی و دست کاری اشیا هستند، از افرادی که صرفا مشاهده کردن و خواندن موضوع را می پسندند مستثنی نیستند؛ اما هستند کسانی که هیچ تمایلی به استفاده از ابزار تعاملی برای فهم موضوع ندارند. معلمان و مربیان در هنگام بازدید دانش آموزان از موزه ها باید شرایط برخورد فعال و انگیزه ی رفتار تعاملی آن ها را با موضوعات موزه فراهم آورند.