در ابتدا این سئوال اساسی قابل طرح است که: آیا می توان ارزشهای اخلاقی را آموزش داد؟ پاسخ علمی به این سئوال بسیاری از ابهامات در تعلیم و تربیت را روشن می سازد.
از آنجا که شناخت آدمی و شکل گیری ساخت های عقلانی و فرایندهای عاطفی و اخلاقی او به زمینه های مستعد محیط و فرهنگ جامعه بستگی دارد، پاسخ این سؤال مثبت است. چرا که در شرایطی که رشد بر اثر تعامل بین طبیعت و فرهنگ صورت می گیرد، راهبردهای روان شناختی مبتنی بر نظام تحولی و عملیاتی که فراهم کننده ی شرایط لازم برای شکل گیری فرایندهای منطقی و استدلالی کودک در گستره ی تحول اخلاقی و ارزشی است، می تواند در این زمینه به کمک آموزشهای اخلاقی و ارزشها بیاید. مشابه تمامی حوزه های تحولی رفتار انسان، تربیت اخلاقی و رشد و اعتلای ارزشها نیز با فرایندی پیچیده و در عین حال قابل پیش بینی امکان پذیر است اما هیچ کدام از ابعاد روانی- اجتماعی و شناختی انسان از نظر پیچیدگی و غیر قابل پیش بینی و کنترل بودن آن به اندازه ی مقوله ی ارزشهای اخلاقی دشوار نیست.
بنابراین، ما قهرا به راهبردهایی که امکان آموزش ارزشها و اخلاقیات در فرایند تعلیم و تربیت را توجیه کرده اند، نیاز داریم. بر این اساس به نمونه هایی از این راهبردهای آموزشی و تربیتی اشاره می کنیم: