جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بازنمایی و بازستانی

زمان مطالعه: 4 دقیقه

[به نقل ازمقاله ی بازی با درختان؛ بازتاب آواز قورباغه ها در تنه ی درختان؛ سوزان میلیوس؛ ترجمه ی زینب همتی؛ منبع پیشین.]

قورباغه ی درختی بورنئو به اندازه ی هر حیوان وحشی دیگر تلاش می کند تا صدایش در محیط طنین انداز شود. تعداد زیادی از

حیوانات قادر به تولید صداهای ترکیبی هستند؛ اما این قورباغه ی یک اینچی ساکن جنگل های بارانی؛ آن قدر تن صدای خود را تغییر می دهد تا بالاخره یک آوای مخصوص تولید کند. این قورباغه درهر محیطی اقدام به خواندن آواز نمی کند بلکه تنها در یک حفره ی درختی پرشده از آب شروع به خواندن آواز می کند. نرهای طالب جفت گونه Metaphrynella Sundana شب هنگام وارد حفره ی درختی شده و پس از ورود به داخل آب شروع به آواز خواندن می کنند و بدین ترتیب ماده ها را به سمت خود فرا می خوانند. به هنگام خواندن آواز، نرها مرتباً فرکانس صدای خود را کم و زیاد می کنند تا به یک فرکانس مخصوص دست پیدا کنند. از نظر قورباغه ها فرکانس دلخواه، صدایی است که در این حفره می پیچد و طنین می اندازد.در ادامه، قورباغه ها صدای خود را بالا برده و فاصله ی زمانی میان این صداها را کم می کنند تا نهایتاً با یک صدای ثابت موزون به خواندن آواز ادامه دهند. برژن لاردنر (B.Lardner از دانشگاه لاند سوئد و مک لارین بین (M.Bin) از بخش آموزش و تحقیقات پارک سبا در مالزی می گویند: «با پیچیدن صدای قورباغه ها در حفره، آنها این شانس را می یابند که صداهای با قدرت بیشتری را تولید کنند و همین مسئله آن ها را به عنوان نرهای با جنسیت بالا مطرح می کند.»

به گفته ی پژوهشگران، این قورباغه ها اولین نمونه از حیواناتی هستند که آن قدر فرکانس صدای خود را تغییر می دهند تا بالاخره صدایشان در حفره ی درختی بپیچد. به گفته ی لاردنر: «آن ها این عمل

را بسیار مجدانه و فعالانه انجام می دهند و این جالب ترین قسمت مسئله است«.

تعدادی از جیرجیرکها و قورباغه های نقب زن نیز برای خواندن آواز اقدام به حفر حفره می کنند؛ اما به جای تکرار آواز بلند کردن صدای خود، عمق حفره ای را که در آن می خوانند، تغییر می دهند. به عنوان مثال، آب دزدک ها در ابتدا حفره ای کنده و در آن شروع به خواندن آواز می کنند. در صورتی که صدای آن ها در حفره نپیچد، آن قدر عمق حفره را زیاد می کنند تا سرانجام صدای آن ها در حفره طنین انداز شود.

لاردنر و بین به منظور بررسی رفتار آواز خوانی قورباغه ها، صدای آواز صدها قورباغه را طی فصل جفت گیری ثبت کردند. لاردنر می گوید: «در ابتدای کار ما نمی توانستیم از موضوع سر در بیاوریم اما با نزدیک شدن به انتهای پروژه به سر نخ مهمی دست پیدا کردیم«. این پژوهشگران با استفاده از لوله، یک حفره ی مصنوعی ایجاد کرده و آن را تا نصفه از آب پرکردند و یک قورباغه ی نر را در داخل آن قرار دادند. هم زمان با آواز خواندن قورباغه ی نر، پژوهشگران به تدریج آب حفره را خالی کردند. به هنگام تجزیه و تحلیل آوازهای ثبت شده پژوهشگران متوجه شدند که قورباغه ی نر به طور منظم و طبق یک الگوی مشخص مرتباً با فرکانس صدای خود را کم و زیاد می کند تا به فرکانسی برسد که در آن صدای او در محیط می پیچد.

هم زمان با کم شدن آب حفره، قورباغه این تغییرات را در نظر

گرفته و فرکانس صدای خود را متناسب با این کم شدن ها تغییر می داد. هنگامی که لاردنر و بین نخستین گزارش های ثبت شده ی خود را باز بینی کردند متوجه شدند که قورباغه های آزمایشگاهی و قورباغه هایی که در طبیعت زندگی می کنند، هر دو برای آواز خواندن از الگوهای مشابهی تبعیت می کنند.

به گفته، لاردنر اگر فردی بخواهد از قورباغه ی نر طالب جفت تقلید کند، می باید آن قدر زیر دوش آب زمزمه کند، تا این که صدایش در حمام بپیچد.

محقق پژواک شناسی، مایکل گرینفیلد (M.Greenfield) از دانشگاه کانزاس معتقد است اگر قورباغه های درختی واقعاً از بازتاب صدا برای تنظیم آواز خود استفاده کرده باشند، به جرأت می توان گفت که موجودات خارق العاده ای هستند. افرادی که قصد خواندن یک آهنگ را دارند، چندبار آن آهنگ را خوانده و صدای خود را ضبط می کنند و با گوش دادن به صدای ضبط شده ی خود، زیر و بم صدای خود را تصحیح می کنند، اما چنین مسئله ای در حشرات و حتی قورباغه ها گزارش نشده است. بنابراین، آنچه این دانشمندان بدان دست یافته اند بسیار حائز اهمیت است. گرینفیلد معتقد است که تحقیقات بسیاری باید صورت بگیرد تا مشخص شود که آیا قورباغه ها فقط از بازتاب صدا استفاده می کنند یا این که از حس های دیگری نیز بهره می جویند. حتی اگر مشخص شود که این شیرین کاری آنها تنها به دلیل بازتاب صدا نیست باز هم می توان گفت که این عمل آن ها بسیار تأمل برانگیز است«.

آنچه نقل گردید گوشه هایی کوچک و نمونه هایی اندک از نمادها و نمودهای جهان هستی است که در عالم طبیعت به منزله ی رازآلودترین آموزه های عبرت انگیز در معرض دید بینایان اهل دل و رازگشایان اهل معنا قرار می گیرد. آیا می توان درس های عمیق تر و آموزه هایی جامع تر از این رویدادهای شگفت انگیز مشاهده کرد؟ آیا می توان مدرسه ای خلاق تر، شاداب تر و دوست داشتنی تر از مدرسه طبیعت سراغ گرفت؟ پاسخ این سؤالات در نزد خوانندگانی که با زبان مرموز کتاب طبیعت آشنا شده اند کشف شده است و نیازی به بازگویی و بازشکافی بیشتر آن نیست.