جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نماز پاسخی به «نیاز معناخواهی» انسان

زمان مطالعه: 6 دقیقه

یکی از بیماری های فردی و اجتماعی عصر جدید؛ یعنی عصر فرهنگ های الکترونیکی، آموزش های مجازی، و ارتباطات دیجیتالی، احساس بیگانگی، ناانسانی و ناامنی در زندگی و بی معنا شدن فرایند زیستن است. این بیماری نامرئی اما فرساینده و کاهنده نوعی سرگردانی و نایسامانی را در نظام رفتاری و اعتقادی ایجاد می کند که پیامد آن، افسردگی، اضطراب، ناامنی و پوچ گرایی می باشد.

انسان همواره در جست وجوی چیزی ماورای خود بوده است تا با تکیه بر آن به امنیت و اعتماد پایدار دست یابد. برای انسان همیشه این پرسش مطرح بوده است که چگونه می تواند به زندگی خویش معنا بخشد و این معنا جویی و معنا خواهی یکی از نیاز بنیادی انسان است که چنانچه بدرستی هدایت شود به دین باوری و خدا پرستی می انجامد.

به همان اندازه که نیاز های زیستی انسان نظیر نیاز به خواب، غذا، مسکن، هوا، آب… موجب بقا و استمرار «تن درستی» می شود، نیاز های روانی نیز از جمله نیاز «معنا خواهی«، زیبایی دوستی، حقیقت جویی، تعالی گرایی و… موجب بقا و تداوم «روان درستی» انسان می شود.

»فرانکل» یکی از بزرگترین روانشناسان انسان گرا که اصل معنا گرایی و معنا درمانی را محور رویکرد خود قرار داده است معتقد است تلاش برای یافتن معنا زندگی، نیاز اولیه و فطری بشر است(1)

امروزه روانشناسان معنا گرا درحوزه ی روان درمانی همان چیزهایی را در بهبود بیماری ها و اختلالات عاطفی و روانی انسان توصیه می کنند که احادیث و روایات دینی و شکل عمیق تر و جامع تر بر روی آن تأکید دارند.

اگر زندگی آدمی در در قلمرو «معنویت پویا» و «معنا گرایی متعالی» در مدار دین ورزی و خداپرستی جریان یابد شادی و نشاط باطنی که همان سعادت وافعی است نصیب انسان می شود. اگر نشاط باطنی که از جنس لذت معنوی است و حیاط طیبه است در وجود آدمی ریشه

بگیرد رنج ها و ناملایمات زندگی نیز قابل تحمل و بلکه معنی دار و لذت بخش می گردند. به قول نیچه: آنکه چرایی های زندگی دارد با هر چگونگی خواهد ساخت. بر این اساس می توان گفت: آن که معنا جویی و دین یابی را در زندگی خود نشانه رفته است با هردشواری و ناکامی بخوبی کنار می آید و هر تهدید تخریب کننده ای را به فرصت سازنده تبدیل می کند.

به همین علت است که روان پزشکان بزرگی چون کارلوگوستا و یونگ، ویلیام جیمز و اریک اریکسون موضوع مذهب و کنش وری تعالی بخش آن را داروی شفا بخش روح و روان انسان می دانند و معتقدند دعا و نیایش ارتباط با حقیقت مطلق از طریق انجام مراسم عبادی و عرفانی موجب آرامش باطنی و رضامندی پایدار می شود. چرا که ریشه ی اغلب اضطراب ها تشویش ها و هیجانات منفی در بی ایمانی و بی معنایی ظاهر می شود.

»ویلیام جیمز» از پیشروان روانشناسی عملی در نامه ای به یکی از همکارانش نوشته است: «هرچه بیشتر از سالهای عمرم می گذرد کمتر می توانم بدون اعتقاد به معنا و دین زندگی کنم. وی در جایی دیگر می گوید: ایمان، یکی از نیروهایی است که بشر به مدد آن، زندگی می کند و فقدان کامل آن، در حکم سقوط و تباهی بشر است.(2)

آرامش و اطمینانی که از طریق ایمان به خداوند حاصل می شود به گونه ای است که هیچ عامل بیرونی توان از هم پاشیدن آن را ندارد.

در واقع، آرامش هایی که از طریق دارو و یا مکانیزم های بیرونی و تسکین دهنده های عارضی به دست می آید پایداری آن وابسته به منابعی است که از آن حاصل شده است. اما آرامش و رضامندی درونی که همان عیش درون زا و نشاط باطنی است وابسته به منبع لایزال الهی است که پایداری آن جاودانه است.

در سوره ی القارعه در وصف روز قیامت و روز فرو پاشی تمامی امکانات و ظرفیت ها و تعلقات دنیوی می خوانیم:

فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ، فَهُوَ فی‏ عیشَةٍ راضِیَةٍ …

»پس آن روز (روز از هم پاشیدن عالم) آن کس که سنجش هایش (اعمال نیک او) سنگین باشد پس او در عیش و آسایش خواهد بود.» و اما آن کس که ایمانش اندک و میزان عمل او سبک، است پس در «هاویه» به عذاب الهی که همان کوبندگی و سوزندگی است دچار می شود. اما براستی چرا ایمان به دین تا این درجه موجب آرامش، شکیبایی و رضامندی درونی می شود؟ عوامل پایداری زیستن متعالی و خوشبختی واقعی در چیست؟

کدام نوع خوشی و نشاط از هر گونه فرو پاشی و ناپایداری آزاد است؟ چگونه می توان نیک اندیشی، مثبت اندیشی و امنیت درونی را پایدار ساخت؟

مگر نه این است که همه ی ما به دنبال سعادت و خوشبختی هستیم؟ مگر نه این است که همه ی والدین آرزو دارند که فرزندانشان خوشبخت شوند؟ مگر نه این است که اغلب والدین از مشکلات عاطفی و بدرفتاری فرزندانشان رنج می برند و در پی ایجاد حس مثبت، اعتماد به نفس و امید و شوق به زندگی در آنها هستند؟ برای کسب این فضیلت ها و یا بهتر بگوییم برای کشف این قابلیت های درون زا چه باید کرد؟ شاید بهتر باشد پاسخ این سؤال را از زبان ویلیام جیمز بشنویم که می گوید: امواج خروشان سطح اقیانوس، هرگز آرامش اعماق آن را بر هم نمی زنند. در نظر کسی که بر حقایق بزرگ تر و با ثبات تر دستاویز دارد فراز و نشیب های هر لحظه ی زندگی چیزهای نسبتاً بی اهمیتی جلوه می کند.(3)

بنابراین یک شخص واقعاً متدین، تزلزل ناپذیر است و فارغ از هر ذغدغه و تشویش، برای انجام دادن هرگونه

وظیفه ای که روزگار پیش آورد با خون سردی و شکیبایی زیبا آماده و مهیاست.(4)

جایگاه دین و حس دینی در عصر جدید با توجه به چالش های نهفته در درون آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پرورش حس دینی در نسلی که توان مقابله و کنار آمدن با تضاد ها و چالش های عصر جدید را داشته باشد مستلزم دگرگونی در روش های تربیتی و در عین حال دگرگونی در مبانی و منابع آسیب شناختی تربیتی دینی است.

پویایی تربیت دینی در شرایط کنونی وابسته به پویایی روش ها، نگرش ها و برنامه هایی است که در سطح نظام های آموزشی و یا سیاست های تربیتی حاکم بر خانه و مدرسه مطرح می شود.

نظام تعلیم و تربیت در کشور ما به حسب ارتباط آن با مبانی دینی و حاکمیت ارزش های اسلامی، دارای خصیصه اسلامی است و هدف ها، روش ها و برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی نیز باید تابع این خصیصه بنیادی باشد.

یکی از جلوه های متعالی انسانی مسلمان برپایی یکی از جامع ترین نشانه های دین داری یعنی «نماز» است، که به منزله ستون دین اسلام و کلید دست یابی به بهشت جاودان

و عامل پارسایی و نگهداشت آدمی از کناه و فحشا و آسیب می باشد.

در این دو سه دهه ای که ازانقلاب اسلامی می گذرد تلاش بسیاری از جانب متولیان تعلیم و تربیت و مسئولان فرهنگی و مبلغان دینی صورت گرفته است که جایگاه ارزش های دینی را در جامعه تثبیت کنند. از میان همه این موضوعات بحث «نماز» و جایگاه ویژه آن وسیع ترین و پررنگ ترین آن بوده است. صدها کتاب در باب آثار و اسرار و فواید و اهمیت نماز تألیف شده است، تشکّل های دینی و فرهنگی برای ترویج اقامه نماز راه اندازی شده است؛ ده ها همایش و کنگره و سمینار استانی و کشوری با ابعاد مختلف رابطه نماز را با نیاز های اساسی زندگی فردی و اجتماعی مورد بحث قرار دادند.

برگزاری اجلاس سالیانه نماز در سطح ملی با حضور بالاترین مقام های فرهنگی، تبلیغی و سیاسی کشور از جمله اقدامات مهمی است که در اهمیت جایگاه نماز و تسهیل راههای ترویج آن برگزار شده است.

صد ها مقاله علمی و عنوان پژوهشی در زمینه «نماز» توسط محققان و مؤلفان از حوزه های علمیه تا دانشگاه ها و مؤسسات فرهنگی و دینی تدوین شده است. اما به نظر می رسد علیرغم همه این اقدامات جایگاه نماز در میان

نسل جوان و نوجوان آنگونه که شایسته این حکم الهی است توسعه نیافته است. به همین سبب انتظار می رود که مفهوم نماز و نقش بنیادی آن در زندگی عصر امروز از موضوع تعلیم و تربیت و روش های پایدار سازی فرهنگ نماز مورد بحث قرار گیرد.

براین اساس و در پاسخ به این نیاز مهم معنوی و اجتماعی در اینجا سعی شده است که توصیه های کاربردی به شکل کوتاه و گویا برای والدین ارائه شود تا آنها در تعامل با دیگر عوامل محیطی و فرهنگی بتوانند شاهد تحقق و شکوفایی نیاز های معنوی فرزندان خود در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی باشند.

آن چه که پیش رو دارید جلد نخست این مجموعه متوالی است که تأکید آن بر نهاد خانواده و نقش تربیتی آن در پرورش حس دینی و تقویت و توسعه فرهنگ نماز در فرزندان می باشد. امید است با عنایت الهی و تلاش متعهدانه والدین بتوانیم در تحقق اهداف تربیت دینی گام های مؤثری برداریم.


1) ر.ک: انسان در جست و جوی معنا، ویکتور فرانکل، ترجمه اکبر معارفی.

2) ر.ک: دین و روان، ویلیام جیمز، ترجمه مهدی قائنی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1372.

3) اشاره به حدیث «المؤمنون کالجبل الراسخ«: مؤمن همچون کوه استوار است. کوه در برابر سهمگین ترین طوفانها و سیلاب ها همچنان پابرجاست.

4) دین و روان، ویلیام جیمز.