جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

در این فرایند صبور باشید

زمان مطالعه: 3 دقیقه

برای اثربخش بودن در آموزش هیجان باید با صبر و حوصله به کودک اجازه بدهید احساساتش را ابراز کند. گاهی فرزند شما هنگام ناراحتی گریه می کند و گاهی وقتی خشمگین است، پاهایش را به زمین می کوبد. تحمل و صرف وقت در این شرایط می تواند برای شما ناراحت کننده باشد و احساس کنید مشکل با شما پیوند خورده است.

با این وجود، بهتر است به یاد داشته باشید که هدف از آموزش هیجان شناخت و درک هیجان ها و نه سرکوب آنها است. انکار و نادیده گرفتن هیجان های فرزندتان در کوتاه مدت و امید به این که مشکل به خودی خود حل خواهد شد، آسان تر است. شما می توانید خود را با این نگرش فریب دهید که تنها گذشت زمان همه چیز را بهتر خواهد کرد. پیامد این نگرش در کوتاه مدت، مشکل کمتر، اما در بلند مدت مشکل بیشتر است. رو به رو شدن با مشکلات پس از نادیده گرفتن آنها به مراتب دشوارتر خواهد بود، افزون بر این که فرزندتان نیز به لحاظ هیجانی از شما دور خواهد شد.

از سوی دیگر، پاداش پدری و مادری کردن زمانی به دست می آید که به احساسات فرزند خود توجه داشته باشیم. پذیرش و تأیید هیجان کودک و در عین حال خواستن اینکه این هیجان ها از بین بروند امری امکان ناپذیر است. پذیرش و تأیید برخاسته از همدلی است که در آن، والدین در همان لحظه احساسی که کودک دارد را احساس کنند.

وقتی همدلی درست انجام می گیرد که شما بتوانید حتی حس های جسمانی ناشی از هیجان را تجربه کنید. من این شیوه را با زمانی یکسان می دانم که قطعه ای از موسیقی هیجان های شما را بر می انگیزد و احساس هیجان، غم، اشتیاق و حالتی عارفانه در شما ایجاد می کند. شما می توانید انتخاب کنید که در حین همراه شدن با احساسات فرزندتان اجازه دهید این احساسات در درون شما نیز طنین اندازند. با انجام چنین کاری می توانید از صمیم قلب بگویید: «رفتن بابا بدون تو خیلی ناراحت کننده است.«، «اگر دوستم منو کتک می زد من هم عصبانی می شدم.«، «می فهمم از این که اشتباهاتت رو اصلاح می کنم بیزاری.»

همچنین به یاد داشته باشید برای این که فرزندتان بگویید او را درک می کنید نیازی به واژه ندارید. میل شما به ساکت نشستن در کنار فرزندتان وقتی هر دو احساس یکسانی را تجربه می کنید خود بهترین واژه است. از سویی فرزندتان در می یابد که شما موضوع را جدی گرفته اید. و این مسأله برای شما کم ارزش و پیش پا افتاده نیست و باید به آن فکر و توجه کرد.

وقتی با هیجانی یکسان در کنار یکدیگر می نشینید، بدانید در آغوش گرفتن یا نوازش پشت او گویاتر از واژه ها است. به ویژه اگر فرزندتان احساس ناراحتی یا ترس داشته باشد.

ممکن است گاهی کودک بگوید آمادگی گفتگو در مورد موضوع را ندارد در این شرایط بهتر است به این خواسته او احترام گذاشت. با این وجود، تلاش کنید وقت دیگری را برای گفتگو در مورد این موضوع تعیین کنید. سپس زمان را یادداشت و همانطور که وعده داده اید موضوع را پیگیری کنید.

وقتی انرژی و زمان خود را صرف توجه به هیجان های فرزندتان کنید فرصت هایی برای ایجاد ارتباط به شیوه های معنادار در مورد مسایل روزمره با او را می یابید. شما با بازگو کردن پیامدهایی که ظاهرا پیش پا افتاده به نظر می رسند می توانید پیوندی ماندگار و عمیق با فرزندتان ایجاد کنید. در این صورت شما آنچه دوست روان شناس رشدی من، راس پارک(1) می نامد «شکارچی لحظه ها» خواهید شد. تعاملات خود را فرصت هایی گرانمایه و جنبه هایی با ارزش خواهید یافت که ممکن است دیگران این فرصت ها را از دست بدهند. آنگاه وقتی به گذشته می نگرید، رابطه خود با فرزندتان را ریسمانی ارزشمند از مروارید خواهید یافت.


1) Ross Park.