جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پیشنهادات و توصیه ها

زمان مطالعه: 11 دقیقه

امر تشکیل خانواده و مسأله ازدواج در حقیقت پاسخی به ندای فطرت و قبول سنت اسلامی و پذیرش مسئولیت ها و تکالیفی است که در این رابطه براساس مبانی اسلام و تعالیم آن وجود دارد. از اهداف ازدواج یکی مسأله تولید نسل برای تداوم و بقای بشریت و افزایش جمعی صالح برای تشکیل جامعه ای انسانی و امتی واحده است.

با همه سفارش هائی که اسلام در مورد تولید نسل دارد پاره ای از روایات نشان می دهد که در این امر محدودیت است. اسلام خواستار نسلی است سالم، پاک و عفیف و موجد افتخار برای جامعه انسانی و مکتب انسان ساز اسلام. اگر تولید نسل موجب ضایعه ای برای مکتب و بشریت باشد عدم آن به ز وجود.

در سخنی از معصوم (ع) برای فردی که خواستار ازدواج با زنی بوده است که زیباروی ولی از نظر عقلی دچار نقیصه و کمبود بوده است آمده، اگر می خواهی می توانی با او عروسی کنی. ولی از او فرزنددار مشو. و یا از مواردی که اسلام مرد را در عزل مجاز دانسته است موردی است که زن بددهن، نمام و سخن چین، اهل

کتاب، و فاحش و متفحش باشد و دیگر روایات از این قبیل بسیار است که اگر بصورت فهرستی درآید معلوم می شود تا چه حد در این رابطه محدودیت وجود دارد.

وجود روایاتی دیگر نشان می دهند که پدر و مادر دارای مسئولیت های گوناگون و متعددی در رابطه با فرزندان هستند و اصولا تن دادن به روابط همسری به نیت تولید نسل نوعی پذیرش مستقیم یا غیرمستقیم از مسئولیت ها و تعهداتی است که در این زمینه از سوی اسلام معین شده است و آنکس که توان انجام این تعهدات را ندارد تولید مثل نکند.

پدر یا مادر شدن بحقیقت قبول مسئولیت تربیت است و تربیت اداره جریان ارتقائی و رشد بشر به مقصد جهت دادن او به سوی هدف الهی و رساندن فرد به مقام عبودیت صالح است. دستیابی به هدف تربیت و موفقیت در آن نیازمند به آگاهی و خودسازی است. مربی باید از قبول تربیت و شیوه های آن آگاه باشد تا در این رابطه بتواند نیکو تصمیم بگیرد و نیکو عمل کند. این مایه تأسف است که افراد برای تربیت دام یا چند مرغ و گوسفند خود را ملزم می بینند مطالعاتی داشته و آگاهی هائی بدست آورند اما چنین تعهدی را در رابطه با خود احساس نمی کنند. اگر قصد دارید فرزندتان را نیکو تربیت کنید و آنها را درست بسازید و به عمل آورید ناگزیر باید از اهداف و مقاصد و از روشهای تربیت اسلامی مطلع باشید.

در امر سازندگی، ارشاد، هدایت و تربیت نسل خانواده دارای نقش مهم و فوق العاده ای است. تئوری حذف خانواده در عرصه حیات بین المللی با شکست مواجه شده است. اسلام به خانواده اهمیت می دهد، از زن و شوهر هم از دولت و ملت خواستار است که موجبات تحکیم و تقویت آن را فراهم آورند و برای حفظ امنیت آن بکوشند. حافظان امنیت خانواده نخست زن و شوهرند. اینان با جاذبه آفرینی ها، با نادیده گرفتن ها و گذشت ها وظیفه دارند آن را محیطی گرم و مساعد برای رشد و پرورش فرزندان خود و محیطی برای تکامل خود سازند. به این نکته واقف باشند که خانواده زمینه ساز شرافت یا انحراف فرزند و سوق دهنده او به سوی سعادت یا لغزش و انحراف است.

خانواده را تقویت کنید، کانون را گرم نگهدارید، بکوشید که آن محیط از عوامل انحراف و انقراض دور و برکنار بماند. هرگز خللی ولو اندک در آن راه نیابد،

درگیری و اختلافی که سبب آشفتگی آن و از هم گسستگی روابط باشد در خانه پدید نیاید. این مراقبت برای همه ایام زندگی ضروری است مخصوصا در ایامی که فرزندان شما سالهای سرنوشت ساز اولیه زندگی را می گذرانند و پدر و مادر خود را چون دو قهرمان و دو الگوی بسیار مهم حرکات و رفتار و گفتار خویش می شناسند. این مایه تأسف است که والدین با غفلت و سهل انگاری خود، با عدم توجه به سعادت خود و فرزندان، با غیبت ها و جدائی ها، با درگیری و اختلاف موجبات نابسامانی خانواده و فرزندان را فراهم آورند.

سعی باید بر این باشد که خانواده را متعادل و بهنجار نگه دارید و از جلوه های تعادل و سلامت خانواده این است که فرزندان در آن محبوب باشند بروی پیوند و روابط عاطفی شما حساب کنند. محبت ها باید متعادل باشد، نه چندان اندک که طفل در آن احساس کمبود و نارسائی کند و نه چندان زیاد و افراطی که کودک را لوس و پرتوقع بار آورد.

در محیط خانه بحث از پسر و دختر نباشد، زشتی و زیبائی، خوش زبانی و کندی زبان، سلامت یا نقص نباید عامل تبعیض باشد در پیدایش و ظهور وضعی که کودکان واجد آن هستند دریابید که کودکان مقصر نیستند، اگر هم تقصیری یا تصوری مطرح باشد از جانب شماست. شما در همه حال امانتدار خداوندید، حال فرزند شما چه پسر باشد چه دختر، چه زشت باشد چه زیبا، چه سالم باشد و چه ناقص، شما در رابطه با حفظ و رشد این امانت در معرض مهمترین آزمایش های خداوندی هستید و بکوشید از عهده این امانت نیکو بیرون آئید.

گاهی ممکن است فرزندان شما ناخواسته، در خلاف جهت میل و گرایش شما و دچار عدم لیاقت باشند. هم چنین ممکن است با رفتار و روش خود شما را ناراضی نمایند. در چنین صورت باید اندیشید که چگونه می توان این کودک رم کرده و رهیده از انضباط را دوباره بر سر راه آورد. طرد و رد شما چه نفعی برای سازندگی کودک خواهد داشت؟ وانگهی اگر شما او را طرد کنید چه کسی او را جذب خواهد کرد؟ آیا رضایت می دهید که او سر از انحراف درآورد و مایه آبروریزی خانواده شما و بدبختی خود شود؟ محیط خانه را گرم و جالب و دلفریب داشته باشید تا کودکان آنجا را محل امن و پناه خویش به حساب آورند و بکوشید در سایه

مهر و عنایت شما پدر و مادر به ثمر برسند.

کودک به جز آگاهی های فطری و غریزی باید گفت از همه آنچه که باید بداند بیخبر است. الفاآت و تلقینات، آموزش های مستقیم و غیرمستقیم، دیده ها و شنیده ها دنیای آگاهی و اطلاعات او را تشکیل می دهند. اصولا حواس مختلف کودک هم چون دریچه هائی هستند که درون کودک، فهم و ذهن او را به سوی جهان خارج آشنا می نمایند. بخش مهم و فوق العاده ای از آموخته های دوران کودکی ناشی از دیده های کودک است. براین اساس در این رابطه هشیار باشید، مخصوصا در زمینه روابط خصوصی تان با همسر و در محیط خانه و بستر، و بویژه او را دور و برکنار بدارید از دیدنیهائی که برای کودک بدآموزند و موجبات انحراف و لغزش او را فراهم می آورند. در پوشش خود، در خواب و استراحت خود، در کنایات و اشارت فیمابین ضروری است هشیارتر باشید و هم کودک را از روابط بی بند و بار دور سازید.

کودک درس انسانیت و اخلاق، مهر و محبت و عاطفه، شرافت و سلامت، کیفیت ارتباط و برخوردها با دیگران، و در درازمدت با خانواده و همسر خویش را هم اکنون از شما می آموزد. رابطه انس یا نزاع شما با همسر و فرزندان برای اعضای خانواده درس است و سعی کنید این درس ها بدآموز نباشد. مشکلات بسیاری در سر راه زندگی شماست. کار و خستگی دارید، فرزندان بسیار دارید که هر کدام به نحوی برای شما مشکل می آفرینند. مشکل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی دارید، همه درست است ولی فرزند شما در این رابطه مقصر نیست. اگر توان و حوصله اداره فرزند و کفایت لازم را ندارید جبری احساس نکنید که حتما کثیرالاولاد باشید، تعداد فرزندان را به میزان لیاقت و کفایت خود تنظیم کنید.

فرزندان تان برای رشد و داشتن یک جریان و سیر ارتقائی نیاز به کنترل دارند. اصل آزادی درست ولی باید مشروط و مقید باشد و در این شرط و قید این محاسبه برای تان باشد که آزادی موجب وارد آمدن صدمه و لطمه ای برای خود و دیگران و مخالف با ضوابط اسلامی و انسانی نباشد. هم چنین ضروری است تا حدود زیادی انعطاف پذیر باشید و خانه را با سربازخانه فرق بگذارید ولی این امر نباید سبب آن شود که کودکان شما را از اعمال انضباط و اجرای ضوابط و قواعد مستعفی بدانند.

وظیفه پدری و مادری شما ایجاب می کند که در عین مهر و عنایت اعمال اقتدار و سندیت کنید. آنجا که لازم است با قاطعیت به پیش روید و آنجا که انعطاف پذیری لازم است انعطاف داشته باشید. برخی از پدران این گمان و احساس را دارند که اعمال خشونت و استبداد می تواند کودکان را به راه آورد و در سالم سازی آنها نقشی ارزنده داشته باشد. غافل که اثر خشونت و استبداد آنی است و ممکن است کودک را فورا از انحراف بازدارد ولی این اثر برای آن نیست که لغزش و انحراف را ریشه کن سازد. به همین نظر در نظام تربیتی، ابراز مهر و عنایت بر ابراز خشونت برتری دارد.

بنای حیات خانواده باید بر تعادل استوار باشد و برای اینکه این تعادل عاطفی و انضباطی در خانواده برقرار باشد ضروری است والدین توقعات خود را از فرزندان محدود کنند و زیاد آمر و ناهی، برتری طلب، بدگمان و بدبین نباشند، عیوب کودکان را به رخ شان نکشند، برای رسوائی و افشا کردن عیوب شان نکوشند.

مشی و روش خانواده و انضباط آن ها باید از ثبات برخوردار باشد و برای اینکار لازم است زن و شوهر مشی شایسته ای را برای زندگی خود برگزیده و در این امر با یکدیگر همگام و هماهنگ باشند. هم چنین ضروری است مشی تان در اداره خانواده و استقرار نظم و انضباط واحد باشد. این خطاست که در یک خانواده چند گونه انضباط از سوی چند نفر اعمال شود و کودک را دچار سردرگمی، نفاق و ریا و یا احیانا زیربار فشار خود خرد و له کند. به فرزندان ارشد خود باید هشدار دهید با همه علاقه و انسی که به آنها دارید و با همه خاطرخواهی ها به آنها اجازه نخواهید داد که درباره فرزندان خردسال اعمال قدرت و یا به آنها امر و نهی نمایند.

اعمال انضباط سالم به فرزندان و کنترل مداوم و اندیشیده فرزندان نیاز دارد به حضور مداوم و متعارف والدین در خانه و بیداری و هشیاری آنها. این خطاست که والدین به بهانه های مختلف چون کار، اشتغال، مأموریت و از این قبیل فرزندان را از دیدار خود محروم دارند. شما برای چه کار می کنید؟ آیا جز این است که مقصدتان تأمین خیر و سعادت فرزندان شماست؟ حال اگر کار و فعالیت شما در خلاف این مقصد باشد طبعا دچار اشتباه شده اید. فرزندان شما نیاز به دیدار و محضر شما دارند و غیبت شما و حتی بیماری مداوم و مزمن شما که سبب احساس غفلت

و یا عدم قدرت شما در اداره و کنترل فرزندان باشد در روحیه و رفتار آنها مؤثر است. در چنان صورتی او خود را یله و رها احساس کرده و در انجام هر فعالیت و تلاشی آزاد خواهد دید و پیداست که چه عوارض و خطراتی متوجه آنها خواهد شد.

از عواملی که در نابسامانی خانواده مؤثر است مسأله فقر خانواده است. فقر بلائی دردناک برای خانواده است ولی می توان کاری کرد که کودک درد ناشی از آن را کمتر احساس کند. یکی از راه ها این است که: خود در حضور کودک از فقر ننالید، از بیچارگی و درماندگی خود شکوه نکنید، کمی بر خود سخت بگیرید تا او بهتر و راحت تر زندگی کند، به او درس عزت نفس بدهید، داستانهائی از بزرگان اسلامی در این رابطه برای او بگوئید، لااقل گرمی و مهر خود را به رایگان در اختیارش بگذارید.

مسأله ثروت و رفاه یک نعمت است ولی در مواردی سوء استفاده از آن یک بلا خواهد بود شیوه زندگی خانواده باید بگونه ای باشد که در فقر و در ثروت براساس مشی واحدی به پیش بروند جز با اندک اختلافی. اصل اعتدال در مصرف را فراموش نکنید اگر چه امکانات مالی شما بسیار باشد بکوشید در حد متعارف و در حد 50 درصد مردم جامعه زندگی کنید. این نکته مورد نظرتان باشد اگر افراد از حال تعادل در وضعی پائین یا بالاتر قرار گیرند امکان ادامه زندگی دارند ولی آنها که به وضع مرفهی عادت کرده اند اگر دچار محرومیتی شوند خود را می بازند و توان زندگی را از دست می دهند.

مسکن و منطقه زندگی می تواند از امور مسأله آفرین باشد و برای شما و فرزندتان دشواری بیافریند. زندگی در یک منطقه و در میان جمعی معلوم الحال عارضه آفرین است. هم چنانکه زندگی در اطاقهای واحد، تنگ و تاریک، دارای رطوبت و آلودگی برای کودکان رنجش آور است. می دانیم که برای تان همه گاه ممکن نیست خانه ای مناسب در جائی مناسب تهیه کنید و یا شرایط مسکن و اطاق را بگونه ای انتخاب کنید که از هر جهت شایسته باشد. ولی می خواهیم این توجه را بدهیم که محیط زندگی و نوع مسکن در این امر مؤثر است و تلاشی برای بهتر کردن شرایط آن داشته باشید اگر چه به قیمت مهاجرت از یک منطقه به منطقه دیگر باشد. اگر چنین اقدامی برای تان میسر نبود لااقل باید سرمایه گذاری وقت و مراقبت

شما از فرزندان بیشتر باشد و هم چون سایه ای بدنبال آنها روان باشید و دست آنها را در دست خود بگیرید. گفتیم که مهاجرت ها در مواردی رواست ولی فراموش نکنید که اگر آنهم پی در پی و یا جدای از خانواده، بصورت اعزام کودک به یک شهر و روستا برای مدتی طولانی باشد از نظر اخلاقی و روانی برای آنها صدمه آفرین است.

والدین باید الگوی عملی تز و مکتبی باشند که از آن دفاع می کنند. زیرا کودک از آنان درس اخلاق و تربیت، پاکی و صفا، دوری انحراف و آلودگی می گیرد. اگر والدین شریف و پاک باشند این احتمال وجود دارد که فرزندان پاک و شریف پدید آیند ولی اگر والدین منحرف و آلوده باشند احتمال آلودگی و انحراف بیشتر است زیرا به گفته خواجه نصیر طوسی نفس انسان به بدی و فساد بیشتر میل کند تا به خوبی. اگر آلودگی و اعتیادی در خانواده است برای حفظ و تأمین سعادت خود و فرزندان خود آن را از خود دور سازید، سرگرمی های آلوده کننده را از محیط زندگی دور سازید. اگر اشتباهی در زندگی شماست لااقل سعی کنید فرزندتان به آن واقف نشود و در فساد شرکت نکند که سرنوشت حال و آینده او در معرض خطر قرار خواهد گرفت.

پدران و مادران در امر تربیت و ارشاد کودکان باید هشیارانه و با چشم گشاده و باز به پیش روند، مشی اندیشیده ای را در پیش گیرند. و این نیاز به آگاهی و اطلاع دارد. مطالعه در متون اسلامی، ملاحظه در شرح نظرات و حالات حضرات معصومان، بررسی شیوه های تربیتی آنان و نیز بزرگان اسلام خود درس آموز است. اگر شما سواد کافی برای استخراج حقایق و منابع ندارید می توانید از آنها که در این راه صاحبنظرند استفاده کنید و فرزند شما بر گردن تان به این اندازه حق دارد که شما برای او سرمایه گذاری وقتی کنید و قدم رنجه فرمائید و اطلاعات لازم برای تربیت را بدست آورید.

برخی از خانواده ها برای حفظ آسایش و راحتی خود و یا به دلایل دیگر سیستم تک فرزندی را برای خویش برمی گزینند غافل که این امر هم برای آنها و هم برای فرزندان عارضه آفرین است آنان ناگزیرند دائما در نگرانی و اضطراب و در مراقبت افراطی برای حفظ سلامت فرزند باشند و کودک هم این ضرر را می بیند که

شدیدا وابسته به والدین، برخوردار از محبتی افراطی، لوس و ننر و ناز پرورده است. و برای زندگی آمادگی کافی ندارد. فرزند خود را از یک به دو حتی بیشتر برسانید که تک فرزندی دردی است که درمان آن در وجود فرزند دوم و سوم است.

محیط خانواده را از درگیری ها، آشفتگی ها، اختلاف و جدائی ها و از همه مهمتر طلاق و متارکه دور نگه دارید که در غیر اینصورت کودک بنای هستی خود را در شرف فنا و زوال خواهد دید. این گمان برای شما حاصل شود که در صورت طلاق آسوده و راحت خواهید شد. تجارب روزانه نشان داده اند که تازه مسأله دارتر می شوید. در این راه پیش از اینکه به خود فکر کنید به کودک بیندیشید و سعادت او را که در پله اول زندگی است در نظر آورید.

در صورت عدم توافق و طلاق کودک را از یاد نبرید، برای او تعیین تکلیف کنید، وعده دیدار او را منظم کنید، او را وسیله گروکشی و اختلاف خود قرار ندهید، او را دست به دست نکنید، دل او را نیازارید، برای حفظ مصالح و منافع او اگر زمینه و موجبی پدید آمد با هم آشتی کنید و موجبات ازدواج مجدد خود را فراهم آورید. از لغزشهای هم درگذرید مگر دوست ندارید خداوند از گناهان تان درگذرد؟

پس از طلاق یا مرگ همسر، مخصوصا اگر فرزندانی خردسال داشته باشید ازدواج برای شما امری ضروری و در حد وجوب است، کودک نیاز به مردی دارد که او را پدر صدا کند و نیاز به زنی دارد که او را مادر خود بداند. در انتخاب همسر جدید این همت و مراقبت برای شما باشد که منافع و مصالح کودک را بر منافع مقدم بدارد، فردی برای زندگی انتخاب کنید که پدر یا مادر خوبی برای فرزند باشد و جانشین مناسبی برای فرد از دست رفته باشد.

فجایع و ضایعاتی که احیانا در برخی موارد توسط نامادری ها و ناپدری ها پدید آمده است زنگ هشداری است برای شما پدر یا مادری که در پی ازدواج مجدد هستید. فرزندتان را فراموش نکنید و به او جرأت دهید که حرف خود را با شما در میان نهد و مطمئن باشید که صدمه و آزاری از سوی ناپدری یا نامادری متوجه فرزندتان نیست، مبادا روزی که بر فرزند شما صدمه ای وارد شود و شما از آن غافل باشید. البته ناپدری و نامادری اگر مسلمان و انسان باشند خود به اهمیت وظیفه ای

که در قبال فرزند شما دارند آگاهند ولی باز هم هشیاری شما ضروری است. می دانید که فرزندان شما به ویژه در آنگاه که در مرز سنی دبستان و راهنمائی باشند نسبت به ناپدری و مخصوصا نامادری حساسیت دارند و وجود او را در خانه فردی بیگانه و غاصب می دانند و نمی توانند حسادت و خشم و کینه ناشی از آن را نادیده بگیرند. این شمائید که با زمینه سازی های خود موجبات انس و پذیرش آنها را فراهم می آورید و با آگاه کردن همسر خود از خصایص اخلاقی فرزندتان سعی خواهید کرد که او هم کاری کند تا فرزندان او را بپذیرند و در زندگی خود قبولش کنند. اصل تعهد و تکلیف به عهده شماست و بدهی تان به فرزند شرعا و اخلاقا اجتناب ناپذیر است. در ورای هر عملی و اقدامی که در این رابطه انجام می دهید آگاه هستید که خدای ناظر شماست. والسلام.