جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گریه ها و خواستاری مادر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

برخی از کودکان که هنوز به واقعیت و حقیقت مرگ پی نبرده و آثار قطعی آن را نشناخته اند گمان دارند که لجبازی در این مورد سودمند است به همین نظر با گریه و ناله، با خشم و عصبانیت فریاد می زنند که من مامانم را می خواهم!! و با این شک و ناله در انتظار است که مادر او را به او برگردانند.

در مواردی دیده شده است طفلی که مادرش را از دست داده و جانشین مناسبی برای او نیافته است، در حین محرومیت و احساس فشار، و یا در موردی که ستمی بر او وارد شود نام او را پیاپی به زبان می آورد، به اطاقش می رود، عکس او را می بیند و در آغوش می گیرد، روی متکایش سر می گذارد و می گرید و این وسیله تسکین برای اوست.

امید اینکه روزی مادر برگردد برای کودکانی بیشتر است که در مرگ او احساس گناه می کنند و این امید ممکن است سالهای سال در او زنده بماند، تا حدی که اگر نیمه شبی در بزنند او از خواب بپرد بدان امید که از مادرش استقبال بعمل آورد. البته به تدریج که او رشد می کند با حقیقت ملموس تری مواجه خواهد شد و درمی یابد که باید چنین امیدی را رها کند و مادرش را که فراموش شدنی نیست فراموش کند. ولی در چنان حالتی نیز غم مرگ ما در اثر عمیقی در روحیه او باقی گذارده و شخصیت او را دچار اختلال می سازد.