بررسی و معرفی انواع خانواده نابسامان حتی در این بخش که عنوانی صریح و محدود دارد کاری دشوار است. ما برای اینکه موارد و نمونه های بیشتری عرضه کنیم ناگزیر به خلاصه کردن و پرداختن آنها توجه خواهیم کرد. در این بحث سخن از خانواده هائی است که در آن ضرب و شتم نیست و یا کمتر است، مسأله استعفای والدین هم در امر رسیدگی و تربیت فرزند مطرح نیست چرا که پدران و مادران در کار و تلاش خود جدیت لازم را دارند. بلکه سخن از خانواده ای است که در شیوه ی تربیتی و نوع درخواست و توقع تربیت از فرزندان دچار اختلالاتی است.
آن والدینی که در توقع از فرزند به سیم آخر می زنند و ظرفیت روحی و جسمی او را منظور ندارند طبعا به کودک ستم می کنند، آن پدری که حتی در خانه هم می خواهد بزرگی و برتری خود را به رخ فرزندان بکشد و از این طریق عقده حقارت خود را جبران نماید در مسیر درست نیست، آن والدینی که با امر و نهی های مکرر خود کودک را به ستوه می آورند وضع عادی و طبیعی ندارند و. . . و در کل همه اینها
مصداق های یک خانواده نابسامان هستند که در مسیر تربیت برای کودکان عارضه می آفرینند.