جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

استعفای والدین

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ما در برخی از خانواده ها شیوه هائی از رفتار و موضعگیری های والدین را در قبال کودک می بینیم که به نظر می رسد در آن پدران و مادران هیچگونه مسئولیتی را در قبال فرزندان احساس نمی کنند و هیچگونه نفوذی در فرزندان خویش ندارند. طرز برخورد و چهره برخوردشان به قضیه چنان است که گوئی فاقد عظمت و وقار و هیبت لازمند، کودک در حضورشان جری و آزاد است و آنها از این امر نگران نیستند.

از نظر تربیت این چنین والدین را در امر تربیت مستعفی و خانواده ای این چنین را نابسامان می خوانیم. والدین مستعفی امر تربیت و نظارت کودک را برعهده ندارند، دائما در خود فرورفته اند، ملایمت و مهربانی ندارند محبت و خشم از آنان دیده نمی شود. اقتدار پدری شان در منتهای درجه پائین و اقتدار مادری شان صفر است و در کل بچه ها روی آنها حسابی نمی کنند.

جلوه های استعفای والدین از امر تربیت متنوع و متعدد و ذکر همه آنها کمتر میسر است. یکی از جلوه های استعفا این است که کودک در حضور والدین بهر کار نامربوطی تن درمیدهد و آنها جلوی آنها را نمی گیرند. کودک برای دستیابی به خواسته هایش جیغ و فریاد به راه می اندازد و پدران و مادران بدان بی توجهند، طفل در مواردی دست به زدن و شکستن و خراب کردن دراز می کند و والدین به کار او بی توجهند.

از جلوه های دیگر استعفا این است که مادر در خانه الگوی قدرت می شود و همه اعضای خانواده حتی پدر از او حساب می برند و یا پدری به خاطر گرفتاری و درماندگی خاصی که برای او پیش آمده شروع به گریه و آه و ناله می کند و فرزندان تنها نظاره گر و در مواردی دلسوز و پناه او می شوند، یک کودک به خاطر زور و قدرت خود دیگری را سرکوب می کند و پدر و مادر به دفاع از او برنمی خیزند. طفل از لغزش و انحراف سردرمی آورد و آنها تنها به نفرین کردن می پردازند و. . . .