جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خانواده های پر فرزند

زمان مطالعه: 2 دقیقه

برخی از پدران و مادران هیچگونه منع و بندی را در تکثیر نسل ندارند سعی دارند، بهر میزان که ممکن است فرزند تولید کنند و بر عده آنها بیفزایند. معتقدند که امر تربیت آنها خود بخود سر و سامان می گیرد و کودکان هم بصورت طبیعی بزر گ خواهند شد. چنین خانواده ای واجد مزایا و محدودیتهائی بشرح زیر است.

در جنبه مزایا باید گفت: در چنین خانواده ها روابط محبت و انس صورت طبیعی و اجتماعی دارد، کودکان تدریجا به داشتن علائق متقابل عادت

می کنند. خانواده از نظر دوام پایدارتر و روابط زوجین لااقل بخاطر فرزندان تا حدود زیادی استوارتر است. امر پرورش شخصیت تسهیل می شود، کودکان از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار می گردند و به نوعی پختگی و کاردانی نسبی و تدریجی می رسند. اینان به حکم اجبار مسئولیت پذیر می گردند و ناگزیر به همکاری و تعاون می شوند. در چنین خانواده ها گروه دوستی و درگیری طبیعی و متناوب پدید می آید که این خود در رشد آنها مؤثر است و. . . البته چنین مزایا برای خانواده ای است که در آن پدران و مادران از اقتدار لازمی برخوردار باشند.

در جنبه معایب باید گفت وقتی تعداد فرزندان یک خانواده زیاد باشد امکان مصاحبت و تبادل فکر و ارتباط متقابل کودک و والدین که لازمه رشد آنهاست مشکل می شود، والدین به زحمت می توانند به یک یک بچه ها رسیدگی کنند، شرایط مراقبت محدود و اندک می شود و این خود موجب ضایعاتی برای تربیت است.

در چنین خانواده ها والدین فرصت ندارند که به همه کودکان از نظر انضباطی برسند و خود به خود امر تربیت آنها بدست برادران و خواهران ارشد، دایه و کلفت و یا دیگر اعضای خانواده خواهد افتاد که این خود ضایعه ای دیگر در امر تربیت است. والدین توان و امکان آن را ندارند که نیازهای اساسی کودکان را برآورده کنند و چه بسیار از این کودکان که دچار احساس ناکامی و محرومیت هستند.

براین اساس اگر والدین در چنین خانواده ای بتوانند به کودکان خویش برسند خانواده طبیعی و بهنجار است و زمانی که چنین توان و امکانی در میان نباشد خانواده نابسامان و اقل ضایعه چنین خانواده ای سوء تربیت است. ولی در کل به این نکته اشاره می کنیم که میزان این ضایعات بسی کمتر از ضایعه در خانواده ای است که فقط یک فرزند داشته باشند.