افراط در محبت برای کودکان بصور گوناگون خود را نشان می دهد. مثلا شما پدران یا مادران را می بینید که برای نشان دادن محبت خود به کودک دائما در حلقش غذا و دوا می ریزند، در خواب بدیدنش میروند تا ببینند آیا درست نفس می کشد یا نه؟ اگر مختصر صدمه و کسالتی عارض او شود دستپاچه و نگران می شوند و حتی به اشک و آه و ناله می افتند، دائما او را تر و خشک کرده و در کنار خود نگه می دارند، هیچوقت به او آزادی برای بازی و حرکت نمی دهند، هیچگاه تنهایش نمی گذارند، همه گاه سعی دارند موجبات راحت و آسایش او را فراهم آورند و در نقش یک کلفت برای او انجام وظیفه کنند.
اینان به خاطر دوستی زیاد هرگونه خواسته ای که برای کودک پدید آید مورد اجابت قرار می دهند و این امر خود سبب می شود که کودک برای خود تفوقی ذاتی و طبیعی قائل گردد و بعدها اصرار کند که عقیده خود را بر دیگران تحمیل کرده و به آنها بقبولاند چنین والدینی حتی سعی دارند مزاحم معلمان و مربیان فرزند خود شوند و آنها را هم رام دارند که براساس روش و مشی شان حرکت کنند و گام بردارند و این خود منشاء بسیاری از ضایعات و درگیری هاست.