آخرین نکته ای را که در این بحث متذکر می شویم این است که روش و موضع ما باید به گونه ای باشد که احساس کمبود از محبت و یا محرومیت بر او غلبه نکند و کودک خود را بدبخت و گرفتار بحساب نیاورد. ممکن است شما محبت لازم را درباره کودک اعمال بکنید ولی شیوه آن به گونه ای باشد که کودک نتواند آن را لمس کند و دریابد و در نتیجه خود را از مهر و محبت محروم بیابد و یا ممکن است شرایط و موقعیتی که شما برایش فراهم می کنید به گونه ای باشد که طفل در آن احساس آرامش و رضا نکند و گمان نماید که ناکام است.
غلبه این احساس برای کودک ارزان تمام نمی شود و همان ضایعات و لطمات که از آن سخن گفته ایم برای طفل حاصل خواهد شد. بدین خاطر ضروری است پدران و مادران در عمل خود بیندیشند و رفتار محبت آمیز خود را به تناسب درک و فهم کودک درآورند بعنوان مثال می گوئیم شما ممکن است به خاطر مهرورزی به کودک برای تأمین آینده اش فکر کنید. دفتر پس اندازی با مبلغی پول برایش در نظر بگیرید. این کار به نظر شما باارزش است ولی در نظر کودک یک بستنی یا شکلات به تمام این تلاشها برتری دارد. کودک خردسال بیشتر بدنبال نقد است نه نسیه و خواستار لذات کامی است نه فکری یا فرهنگی.