مشکل بسیاری از والدین در تربیت این است که از میزان محبت و مهری که نسبت به کودکان باید منظور شود بی خبرند. روشی را اعمال می دارند و در این راه گمان دارند به راه حق و صواب می روند در حالی که کودک از عدم کفایت محبت و یا از افراط آن در زحمت است. بدین نظر باید بدنبال ملاکی رفت که براساس آن
معلوم شود میزان محبت عرضه شده کافی است یا نه؟ نشانه ها در این رابطه بدینقرارند:
– کودکی به بهانه های مختلف سعی دارد خود را به مادر یا پدر نزدیک کند دچار کمبود محبت است.
– طفلی که از راه مسخرگی ها، دلقک بازی ها، خشونت ها و بی ادبی ها سعی دارد نظر دیگران را بخود جلب کند گرفتار نابسامانی عاطفی است.
– طفلی که خود را به دیگران و به اغیار نزدیک می کند و حتی به خاطر شنیدن تملقی سر از دلقک بازی درمی آورد دچار کمبود عاطفی است.
– طفلی که در کوچه و خیابان، در برخورد با افراد حالت ترحم آمیز به خود می دهد و حتی حاضر می شود مرتع سوء استفاده قرار بگیرد و تسلیم رأی این و آن شود تا به او توجهی کنند دچار نارسائی در محبت است.
– و بالاخره کودکی که اهل لاف و گزاف است، خشونت دارد، به باندها و گروه ها روی می آورد، در صدد کسب مقبولیت اجتماعی است به خاطر تشفی بخشیدن به عاطفه و گرفتار کمبود محبت است.
آری، زمانی که کودک از لوس بازی سر در می آورد زبان حالش این است که چون نمی توانم با راه و روشی به جلب نظر شما بپردازم و چون نمی توانم کاری کنم که شما ببینید و به فکر من باشید، و چون نمی توانم آبرو و حیثیت مورد نیازم را کسب کنم از این راه و شیوه وارد عمل خواهم شد.