در مورد راز اثر بخشی های خانواده در کودک از مسائل بسیاری می توان سخن گفت. از جمله اینکه خانواده از یکسو مرکز مهر و عاطفه و محبت و احسان است، همان امری که آدمی را حتی در سنین بزرگسالی عبد و بنده خود می سازد
(الانسان عبید الاحسان(- و از سوی دیگر مرکز انضباط و اجرای قانون و عدالت و در مواردی قهر و خشم است به هنگامی که مهر و قهر درهم آمیزند بیشترین حد اثر بخشی را ملاحظه خواهیم کرد.
از جهت دیگر کودک موجودی ضعیف و سراسر احتیاج است، والدین موجوداتی نیرومندتر و برآورنده حاجات و نیازمندی های کودکند و این خود موجب پیدایش ملاحظات و قبول بده و بستانهاست. تماس دائم کودک با والدین مخصوصا در سالهای اولیه که سنین تکون و تشکیل شخصیت است بر این مسأله و امر دامن می زند و کودک را به صورت دربست در اختیار والدین قرار می دهد و او روزی به خود می آید که در می یابد لااقل 70 درصد اخلاق و رفتارش از والدین به دست آمده است.
و بالاخره جهت دیگری را هم در این تأثیرگذاری می توان برشمرد و آن اینکه محیط خانواده محیطی اجتناب ناپذیر است. کودک ناگزیر است در آنجا زندگی و رشد کند. با والدین و اعضای خانواده در ارتباط باشد. این ارتباط تا چند سال صورت انحصاری دارد. او ناگزیر است رفتار و کردار خود را براساس مدلی بسازد که برای او طراحی کرده اند. او والدین خود را می یابد که هر چه بخواهند به او می دهند و یا از او می ستانند، هر عملی را که بخواهند انجام می دهند او ناگزیر است که آنها را مقتدای خود بشناسد و سخن آنان را وحی منزل بپندارد.