زمان مطالعه: < 1 دقیقه
شیخ اعظم، فقیه بزرگ، خانم مجتهدان مادرش را تا نزدیک حمام به دوش مىگرفت و او را به زن حمامى سپرده، مىایستاد، تا بعد از پایان کار او را به خانه برگرداند.
هر شب به دست بوسى مادر مىآمد، و صبح با اجازه او از خانه بیرون مىرفت.
پس از مرگ مادر به شدت مىگریست فرمود گریهام براى این است که از نعمت بسیار مهمى چون خدمت به مادر محروم شدم، شیخ پس از مرگ مادر با کثرت کار و تدریس و مراجعات تمام نمازهاى واجب عمر مادرش را خواند، با آنکه مادر از متدینههاى روزگار بود.