آن مرد بزرگ و مجاهد فى سبیل الله، و مرجع تقلید، و دلسوز ملت، از دامن مادرى پاک و صلب پدرى با کرامت قدم به عرصهى هستى گذاشت، پدر و مادر در تربیت او سخت کوشیدند، پدر با تمام وجود خود را وقف رشد و کمال و تربیت فرزند کرد، چون فرزندش را در سایه کرامت پدریش عاشق علم و عمل دید او را به نجف فرستاد، اساتید بزرگى دید، از تالى تلو معصوم، حضرت شیخ انصارى و میرزاى شیرازى، و حاج میرزا حسین نورى بهرههاى فراوان گرفت، با کولهبارى از دانش و فضیلت، و علم و عمل، و اخلاق و تقوا به تهران برگشت، در رأس علماى بزرگ قرار گرفت، جرقه مبارزه با ظلم و زور و ستم را در سایه مشروطه مشروعه او زد، انقلاب به ثمر رسید، و ولى خود باختگان آلوده در رگ و پى حکومت نفوذ کردند، انقلاب مشروطه را بسوى رنگ گیرى از لندن سوق دادند، از میان همهى علما او نسبت به این واقعیت تلخ تیزبینتر بود، فریاد کشید، هجرت کرد، اعلامیه داد، ولى
به جائى نرسید، گرفتار شد، محکوم به اعدام شد، اعدامش به علت این بود که مشروطه مشروعه و مجلس شوراى اسلامى، مجلسى متکى به قرآن و روایات و نهجالبلاغه و فقه شیعه مىخواست، نیتش خالص بود، خواستهاش خدائى بود، سوزدل داشت، بینائى و بصیرت داشت و این همه را از پدر و معلمان آموخته بود و ثبات آن را از دامن مادر گرفته بود، و تمام را با نورى که از لقمه حلال به دست مىآید به هم آمیخته بود.
پاى چوبهدار روز 13 رجب روز ولادت امیرالمؤمنین علیهالسلام به خاطر خواستههاى مشروعش به دست فراماسیونها اعدام شد.
آنان تصور کردند با اعدام او نیتش را هم اعدام کردند، آنان از این آیهى شریفه غافل بودند:
یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون(1)
مىخواهند نور خدا را با فوت دهنهایشان خاموش کنند، خدا متمم نور خود است گرچه مشرکان از بودن آن نور کراهت داشته باشند.
حدود هشتاد سال از اعدام او گذشت، روز سیزدهم رجب ساعت ده صبح نزدیک میدان توپخانه محل اعدام آن مرد الهى ثمرهى انقلاب ملت شهید داده ایران با افتتاح مجلس شوراى اسلامى در سایه پیام خمینى کبیر خود را نشان داد، و نیت شهید بزرگ شیخ فضل الله نورى به کرسى نشست، من آن روز جزء مدعوین آن مجلس بودم، برایم اعجابى نداشت زیرا خداوند یار و یاور مؤمن، و تحقق دهندهى نیت پاک اوست گر چه او را اعدام و به شهادت برسانند، به حقیقت که خوشا به حال پدر آن شهید با کرامت، که فرداى قیامت با داشتن چنین فرزندى از چه آبروى سنگینى در محضر حق و محضر انبیاء و امامان برخوردار است.
1) صف / 8.