حرکات زن و شوهر نسبت به یکدیگر باید محصول ادب و وقار، دوستى و رفاقت، تعاون و همکارى، عشق و علاقه، و تواضع و فروتنى باشد.
کردار زن و شوهر نسبت به هم باید بر اساس احترام متقابل، و ارج نهادن به شخصیت یکدیگر باشد.
مرد باید بداند زن از نظر خلقت و آفرینش ظریف، لطیف، کانون مهر و عاطفه، و منبع عشق و علاقه و حیا و شرم است، در رفتار خود با او لازم است تمام این خصوصیات را لحاظ کند.
زن باید بداند مرد از نظر خلقت موجودى است قوى، مقاوم، و داراى حالات و احوالاتى سنگینتر از زن، و خلاصه ساختمانى که قوام زندگى متکى به وجود اوست.
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِم(1)
مردان قوام زندگى زنانند، به واسطهى برترى، که خدا بعضى را بر بعض دیگر مقرر داشته و به خاطر آنکه از اموال و ثروت خود براى زندگى خانواده و گذران امور همسر و فرزندان خرج مىکنند.
روى این حساب همسران با کرامت، و زنان بزرگوار، باید در رفتار خود نسبت به شوهران این معانى را رعایت نمایند، که تحقق اصل عالى توافق و همزیستى مسالمت آمیز در سایه رعایت این واقعیات از جانب دو طرف امکانپذیر است.
سعى کنیم عمل و کردار و رفتار هر یک نسبت به دیگرى مصداق حقیقى عمل صالح و کردار شایسته باشد، تا هم امور زندگى را بگذرانیم، و هم از اجر و ثواب اخروى به خاطر عمل صالح و جلب رضایت یکدیگر بهرهمند شویم.
1) نساء / 34.