جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فخر فروشى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از زشتى‏هاى اخلاق فخر فروشى به دیگران است، فخر فروشى در فرهنگ اسلام به عنوان گناه و معصیت شناخته شده، و آلوده به این حالت شیطانى مستوجب عقاب الهى است، مگر اینکه توبه کند و به ادب و وقار و خضوع و فروتنى بازگردد.

زن و شوهرى که نسبت به یکدیگر تعهد شرعى و اخلاقى دارند، و با دیدن یکدیگر قبل از ازدواج مورد پسند هم واقع شدند، و با وضعى که از نظر خانواده و مال و جمال و قوم و قبیله هر یک داشتند و مورد قبول واقع شدند، و اکنون با یکدیگر زندگى مى‏کنند، اگر موردى پیش آمد باید از به رخ کشیدن خانواده، و حسب و نسب و مال و ثروت و جوانى و زیبائى و علم و دانش، نسبت به یکدیگر سخت بپرهیزند، که فخر فروشى ایجاد آزار روحى و سوز درون مى‏کند، و گاهى شرمندگى،و زمینه خشم و نفرت، و کینه و دشمنى و نشان دادن عکس العمل در طرف مقابل ببار مى‏آورد، و چه بسا که به جنگ و دعوا، و کشمکش و نزاع و تفرقه و طلاق منجر شود، و در این صورت بار سنگین این همه تبعات زشت فخر فروشى به گردن فخر فروش است.

امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود:

لاحمق اعظم من الفخر(1)

حماقتى بزرگ‏تر از فخر فروشى به دیگران نیست.

و در کلامى حکیمانه فرمود:

ضع فخرک، و احطط کبرک، و اذکر قبرک(1)

فخر فروشى را بگذار، و کبر را ترک کن، و بیاد قبرت باش.

آنقدر فخر فروشى زشت و ناباب است که حضرت سجاد در دعاى نوزدهم صحیفه به پیشگاه حق عرضه مى‏دارد.

واعصمنى من الفخر.

از اینکه نسبت به دیگران به وضع خود افتخار کنم مرا حفظ کن.

على علیه‏السلام فرمود:

ما لابن آدم و الفخر، و اوله نطفة، آخره جیفة، لا یرزق نفسه، و لا یدفع حتفه(2)

فرزند آدم را به فخر فروشى چه، ابتداى او نطفه و پایانش مردارى بدبو است، روزى او در اختیار دیگرى است، و قدرت دفع مرگ خویش را ندارد.

کتاب خدا در آیات متعددى متذکر این معناست، و که حضرت حق مردم متکبر و فخر فروش را دوست ندارد.

إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُور(3)

در هر صورت زن و شوهر باید نسبت به یکدیگر از افتخار به خانواده، جمال، مال و منال، اندوخته و ثروت، علم و دانش، بپرهیزند که همه اینها از بین رفتنى است، و این اخلاق ابلیسى مایه دردسر و زحمت و رنجش خاطر، و موجب از بین رفتن عشق و علاقه، و باعث دعوا و نزاع، و افتادن از نظر رحمت حضرت حق است.


1) میزان الحکمة، ج 7، ص 414.

2) بحار، ج 73، ص 294.

3) لقمان / 18.