جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ناقص از رحمت حق محروم است

زمان مطالعه: 3 دقیقه

»النکاح سنتى فمن رغب عن سنتى فلیس منى»

»بحار، ج 103، ص 220«

در یک روایت بسیار مهم از ناحیه رسول با کرامت اسلام آمده:

الناقص ملعون.

ناقص رانده شده از رحمت حق است.

بدون تردید، ناقص کسى نیست که بدون چشم، یا دست و پا، یا نقص دیگر جسمى از ادر به دنیا آمده باشد، ناقص کسى است که به کسب معرفت، و متخلق شدن به اخلاق حسنه، و آراسته شدن به اعمال صالحه اقدام ننماید، و جز از راه خورد و خواب و لذت و شهوت به خود نرسد.

آرى انسان زمینه‏ى رسیدن به تمام کمالات و حقایق و واقعیات را دارد، و باید در این زمینه بکوشد، و جنب و جوش از خود نشان دهد، و تا زنده است به رفع نقایص فکرى و روحى و باطنى خود برخیزد، و از توقف و سکون، و تعطیل حرکت و خیزش بپرهیزد، که اگر در مقام رفع نقص برنیاید، و چون آب راکد عاقبت بدبو و فاسد مى‏شود، معطل بماند ملعون و از رحمت حضرت محبوب رانده مى‏شود.

متأسفانه عده‏اى عمر خود را در سنین هفتاد و هشتاد مى‏گذرانند ولى هنوز از

نظر عقلى و فکرى کودک یک ساله، و از نظر عمل و اخلاق همچون طفل پنج ساله‏اند. اینان در گذرگاه حیات، از مواهب معنوى حق همچون کتب آسمانى، نبوت انبیاء، امامت امامان و عرفان عارفان واقعى و حکمت حکیمان الهى استفاده نکردند، و چون حیوانات به فربهى خود، و اضافه کردن طول و عرض و حجم بدن پرداختند، و نطفه چند گرمى وجود خود را با خورد و خوراک باد کرده، به وزن هشتاد، نود کیلو رسانده‏اند!!

اینان مى‏توانستند نهال وجود خود را، تبدیل به شجره طیبه کنند، و از خویشتن خویش منبعى از کمالات و حقایق بسازند، ولى به امور مادى محض مغرور شده جز به ساختن بدن حیوانى به کار دیگر مشغول نشدند، و همچون روز اول ناقص و ندار و فقیر ماندند.

کسب و تجارت مادى دارند، شاغل میز و صندلى هستند، داراى مال و منال و زن و فرزندند ولى ناقص‏اند.

به علت ناقص ماندن، مضرند، اهل هر نوع گناه و معصیت هستند، به حقوق دیگران تجاوز مى‏کنند، از ظلم و ستم پرهیز ندارند، با کمال بى‏شرمى از سفره گسترده نعمت حق بهره مى‏برند، ولى با دشمنان خدا یعنى شیاطین جنى و انسى در تمام زمینه‏ها همکارى مى‏نمایند.

در روایت دیگرى از قول امام هفتم حضرت موسى بن جعفر علیه‏السلام مى‏خوانیم:

من استوى یوماه فهو مغبون، و من کان آخر یومیه شر هما فهو ملعون، و من لم یعرف الزیادة فى نفسه فهو فى نقصان، و من کان الى النقصان فالموت خیر له من الحیاة(1)

آن که دو روزش مساوى باشد، دچار غبن و خسارت شده، و کسى که پایان دو روزش بدترین زمان آن دو روزش باشد ملعون است، و آن کسى که در وجود

خود اضافه‏اى از واقعیات و کمالات درگذر عمر نبیند ناقص است، و آن که بسوى نقصان روى دارد، مرگ براى او از زندگى بهتر است!!

روایتى نزدیک به همین مضمون نیز از امام به حق ناطق، حضرت صادق علیه‏السلام در کتب پر قیمت شیعه نقل شده(2)

در روایت دیگرى از رسول با کرامت اسلام مى‏خوانیم:

الکاسب حبیب الله.

آنکه در مقام کسب است، حبیب خدا است.

بدون شک بالاترین کسب و برترین تجارت، کسب فضائل، و حقایق، و اقدام براى به دست آوردن معارف، و کمالات و حسنات اخلاقى و انسانى است.

چنین کاسبى همچون رسول خدا، محبوب خدا، و وجودى پر ارزش، و موجودى وزین است.

بیائیم از ناقص ماندن بپرهیزیم، از اینکه دو روز ما مساوى باشد، دورى بجوئیم، و از این که دست خود را از کسب کمالات کوتاه نگاه داریم بپرهیزیم، که هر کس در قیامت از امور معنوى و رشد عقلى، و کمالات اخلاقى و عملى کم داشته باشد ملعون و مطرود و مغبون و در ترازوى قیامت سبک وزن، و در نتیجه مستحق عذاب، و آنکه داراى وزن معنوى و به عبارت دیگر سنگینى ایمان و اخلاق و عمل باشد اهل فلاح و نجات و رستگارى و پیروزى است، در این زمینه به دو آیه بسیار مهم از قرآن مجید عنایت کنید:.

وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏(3)

وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُون‏(4)

ترازو در روز قیامت حق است، آنان که در آن میزان، ایمان و عمل و اخلاقشان سنگین است اهل فلاح و رستگارى‏اند.

و آنان که در آن میزان از نظر واقعیات سبک وزنند، و وجودشان مبتلاى به خسارت است، چرا که متجاوز از حدود خداوند بودند.


1) بحار، ج 78، ص 327؛ بحار بیروت، ج 75، ص 327.

2) بحار، ج 71، ص 173.

3) اعراف / 8.

4) اعراف / 9.