جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نظر حضرت سجاد نسبت به کفو

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام پنجم حضرت باقر علیه‏السلام نقل مى‏کنند: پدر با کرامتم حضرت زین‏العابدین علیه‏السلام در یکى از مواقف حج به خانمى برخورد که اخلاق نیکش آن حضرت را جذب کرد، سئوال کردند این زن داراى همسر است؟ عرضه داشتند وى را شوهر نیست،

پدرم بدون این که از حسب و نسب وى تحقیق کند از او خواستگارى کرد، و این خواستگارى منجر به ازدواج با او شد.

فردى از انصار از داستان آگاه شد، ازدواج به این سادگى براى او بسیار سنگین و گران آمد، به نظر آورد ممکن است آن زن فردى بى‏اصل و نسب باشد، و علت سرزنش نسبت به امام چهارم شود.

مدتى در مقام جستجو برآمد و معلوم شد آن زن از طایفه شیبان است، خدمت امام چهارم رسید و جریان را با آن حضرت در میان گذاشت که خدا را شکر همسر شما از فامیلى معروف و محترم است، امام به او فرمودند من شما را خردمندتر از این مى‏دانستم که به این امور پاى‏بند باشى، مگر نمى‏دانى خداوند عزوجل به برکت اسلام پستى‏ها را برداشت و نقصها را جبران فرمود، بزرگوارى و کرامت را جایگزین پستى و دنائت نمود، اینک مسلمان در هر موقعیتى باشد محترم است و او را پستى نیست، لئامت و خست از آن جاهلیت است و بس(1)

بنابراین هم قبیله بودن، همشهرى بودن، به اندازه‏ى هم ثروت داشتن، موجب هم‏کفوى نیست، بنا به حکم اسلام، عرب را بر عجم، سپید را بر سیاه، قرشى را بر غیر قرشى امتیازى نیست، امتیاز به تقواست و دو مرد و زن مسلمان با داشتن ایمان و تقوا و اخلاق و امانت و عفت و پاکى و طهارت و سلامت هم‏کفو یکدیگرند گر چه یکى عرب و دیگرى عجم، یکى شهرى و دیگرى روستایى، یکى غنى و دیگرى فقیر، یکى سپید و دیگرى سیاه، یکى قبیله‏دار و دیگرى بى‏قبیله باشد.

على بن اسباط به حضرت جواد علیه‏السلام نوشت: من براى دخترانم کسى را که در اخلاق و ایمان همانند خودم باشد نیافته‏ام تا آنان را شوهر دهم، حضرت در پاسخ نامه‏ى وى نوشت: آنچه را درباره‏ى دخترانت نوشته بودى یافتم، خداوند تو را مورد

رحمت و لطفش قرار دهد، تا این حدود دقت در کار دختر لازم نیست، پیامبر فرمود اگر خواستگارى آمد که دین و اخلاقش مورد پسند بود قبولش کنید ور نه فتنه و فساد بزرگ در زمین روى مى‏دهد(2)

امام صادق علیه‏السلام به مردى به نام ابراهیم فرمود: هیچ مؤمنى بهره‏اى و سودى خطرناک‏تر از ثروت نبرده، ضرر مال از زیان دو گرگ درنده که به گله‏اى بى‏چوپان از سر و ته‏گله حمله کنند بیشتر است، این گرگها با گوسپندان چه مى‏کنند، عرضه داشتم جز فساد کارى نمى‏کنند، فرمود: راست گفتى، کوچکترین زیان مال این است که مسلمانى خواستگارى دختر مسلمان بیایید و او به عذر نداشتن مال او را براند و از دادن دختر به او خوددارى کند.


1) بحار، ج 100، ص 374.

2) بحار، ج 100، و ص 373.