جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آئین پاک حق

زمان مطالعه: 3 دقیقه

»یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمین‏»

»آل عمران / 42«

دین مقدس اسلام با ادیان و مکتب‏ها در تمام زمینه‏ها فرق‏هاى اصولى و بنیادى دارد.

تشیع که اسلام تفسیر شده اهل بیت پیامبر، و جانشینان بر حق رسول اکرم، و بیان شده امامان معصوم است در نگرش و دید خود نسبت به توحید، قیامت، ملائکه، نبوت، امامت، قرآن، فرد، خانواده، جامعه، امور مادى، امور معنوى، مسائل اخلاقى و عملى، زن، مرد، اولاد، کسب و کار، تربیت، سیاست، حکومت و… با تمام مدرسه‏ها و فرهنگها و آئین‏هاى موجود فرق دارد.

اسلام در این ناحیه آنچه را مى‏گوید عین حقیقت، و میزان و مطابق مصادیق واقعى در دنیاى ظاهر و باطن، و خلاصه برابر با واقعیات و حقایقى است که در علم حق و در بستر جهان هستى است.

بیان مفسران حقیقت در آئین اسلام محصول دانش و پاک و بینش خدائى آنان، و برگرفته از عمق آیات قرآن مجید است.

شروع مسائل این دین از قرآن مجید، و ابتداى قرآن کریم با وصف رحمانیت و

رحیمیت و ربوبیت وجود مقدس حق است، و تفسیر این حقایق شروعش از قلب الهى و ملکوتى رسول اسلام و تداومش با بیانات امامان معصوم از على ابن‏ابیطالب تا امام دوازدهم است.

رحمان از اسماء مختص حضرت حق، و در غیر خداوند بکار نمى‏رود، اما رحیم وصفى است که بر غیر حق هم اطلاق مى‏گردد.

هر دو صفت ریشه‏اش رحمت، و ترجمه‏اش نسبت به وجود مبارک حق بخشنده و بخشایشگر است.

گروهى از توضیح دهندگان آیات قرآن گفته‏اند: رحمن اشاره به رحمت عام حق نسبت به تمام بندگان از خوب و بد است، و رحیم اشاره به رحمت خاص حق که مخصوص بندگان صالح و مطیع است.

جلوه‏ى وصف رحمانیت در دنیا، و تجلى وصف رحیمیت در آخرت است.

اما در خود قرآن مجید در رابطه با این تفاوت چیزى دیده نمى‏شود، در قرآن کریم آمده.

وَ رَحْمَتی‏ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ء(1)

و رحمت من همه چیز را فرا گرفته.

تجلى این صفت در آفرینش موجودات، و روزى آنان، و نجاتشان از حوادث قابل ملاحظه است.

استغاثه به درگاه او با کمک گیرى از این دو صف، موجب حالتى عرفانى، روحیه‏اى خاص، و نشاطى مخصوص است، و که عکس العمل آن توجه و عنایت حق به عبد است.

در آثار اسلامى آمده که حضرت حق فرمود: حیا مى‏کنم بنده‏ام مرا به رحمانیت‏

و رحیمیت بخواند، و من خواسته او را اجابت نکنم.

خلقت خلق و روزى و ایشان جلوه رحمانیت، و هدایت و توفیقشان، ثمره رحیمیت است.

در قرآن مجید خود را به نحو دیگر به رحمت ستوده: خیر الراحمین، ارحم الراحمین، ذوالرحمة.

براى نزدیک کردن حقیقت به ذهن، رسول خدا این واقعیت را بدین صورت در خور فهم مردم بیان کرده، ورنه عدد و درجه را در آنجا راه نیست.

خداوند را صد رحمت است، که از آن یکى را در هفت آسمان و زمین پخش کرد، به آن یک درجه بر تمام خلق آن چه مناسب آنان است مى‏بخشاید، و خلق هم با مایه گرفتن از آن بر یکدیگر مهر ورزیده ترحم مى‏آورند. و نود و نه درجه آن را نزد خود نگاه داشته، تا روز قیامت بپا شود، آن یک درجه پخش شده در دنیا را به نود و نه درجه بیفزاید و بر مؤمنان و مطیعان پخش نماید!!

رب به معناى مالک است که مالکیت او بر تمام موجودات هستى و همه عالمین حقیقى و قابل سلب نیست، و مالکى که تدبیر و رشد و پرورش موجودات به دست قدرت اوست.

چون پیوند مالکیت و تدبیر او با تمام ذرات هستى حقیقى و ابدى و دائمى و ذاتى است، معنا ندارد که انسان در برابر ربوبیت او ربى انتخاب کند، و مالکى اتخاذ نماید، و تدبیرى و مدبرى و قانونى جز قانون او قبول کند.

تجلى توحید واقعى در تمام شئون حیات و زندگى به این است که انسان با تمام وجودش در سایه مالکیت و تدبیر او باقى بماند، و هر مالک و مدعى مالکیت، و هر فرهنگ و مدرسه‏اى که به ستم و بر ضد حق مى‏خواهد، تدبیر حیات آدمى را به دست بگیرد نفى کند، و کلمه طیبه «لا اله الا الله» در تمام زوایاى حیات معنائى غیر

آرى تمام نیاز ظاهر و باطن آدمى را رحمت حق، و نور ربوبیت او برطرف مى‏کند، و سعادت دنیا و آخرت آدمى را لطف و عنایت و رأفت و مرحمت، و تدبیر او تضمین مى‏نماید.


1) اعراف / 156.