مرد با تقوا، براى تأمین مخارج خانه، جز به کسب حلال روى نمىآورد، و به غیر از مال حلال مالى قبول نمىکند، او با تحصیل حلال الهى مقید به رعایت حقوق تمام افرادى است که از طریق کسب و تجارت با او سروکار دارند، و به عبارت دیگر از وجود او در بیرون از خانه به بندگان خدا ضرر و زیان نمىرسد، او به خاطر تقواى الهى دور حرام نمىگردد، و گنج عفت نفس و قناعت را از دست نمىدهد.
مرد با تقوا چون از کسب و کار فارغ شود، و به خانه بازآید، تمام کوفتگى و خستگى خود را کنار درب خانه مىریزد، و با نشاط و شادى و خوشدلى و خوشحالى وارد خانه مىشود، به همسرش لبخند محبت مىزند، و زحمات روزانه او را نسبت به نظافت خانه، و پخت و پز، و نگهدارى فرزندان خسته نباشید مىگوید، و وى را ارج مىنهد، و با او و بچهها با مهربانى و محبت برخورد مىکند، و هر یک را در خور شأنش احترام مىنماید.
مرد با تقوا گاهى حلال و حرام، و معروف و منکر، و حسنات و سیئات را به اهل بیتش گوشزد مىکند، و نمىگذارد آنان در مسئلهى دین و دیندارى دچار غفلت شوند.
مرد با تقوا، همه عمر و وقت خود را صرف بیرون نمىکند، و خنده و نشاط خود را تنها براى دوستان نمىبرد، و در مسجد رفتن و شرکت در جلسات مذهبى راه افراط نمىپیماید.
مرد با تقوا به این نکته توجه دارد، که اسلام رعایت اعتدال و اقتصاد را در تمام امور حتى در عبادات سفارش فرموده، و از کم گذاشتن از حق زن و فرزند به بهانه
رفت و آمد با دوستان، یا شرکت در مجالس نهى فرموده است.
در اینجا باید بر اساس فرمان اسلام، عزیزان خود را که کارگردانان مساجد و هیئات هستند، سفارش کنم، که زمان جلسات را در مساجد و هیئات کوتاه کنید، به یک نماز جماعت و ساعتى بیان احکام و معارف و دقایقى ذکر مصائب اهل بیت قناعت کنید، این برنامه روش رسول حق و ائمهى بزرگوار بوده، و آنان با وقت اندک، و قناعت در بیان مردان و زنان بزرگى تربیت کردند.
زیادهروى در عبادات، بخصوص در مستحبات، و طول دادن جلسات، نشاط مستمع را از بین مىبرد، و به تدریج در روان او نسبت به برنامههاى مذهبى ایجاد نفرت مىکند، و این برنامه جز خسارت براى مساجد و هیئات، و ضرر و زیان براى مردم، و بخصوص آنان که از ظرفیت بالائى برخوردار نیستند، چیزى به دنبال ندارد.
در هر صورت مرد با تقوا، در همهى شئون زندگى آداب لازم را رعایت مىنماید، و از این راه به استحکام بناى خانواده، و جلب محبت زن و فرزند کمک مىنماید.
زن با تقوا، عفت و عصمت و پاکدامنى خود را حفظ مىکند، با شور و شوق به کار خانه مىرسد، زمینه رفع خستگى شوهر را که محصول کار بیرون است فراهم مىنماید، از فرزندان خود به نحو شایسته نگهدارى مىکند، با شوهر و فرزندان بر اساس اخلاق اسلامى رفتار مىکند، از عبادتش غفلت نمىورزد، خانه را کانون عشق و صفا، مهر و محبت، و شور و شوق مىنماید.
زن با تقوا از همسرش با تکیه بر اصول الهى اطاعت مىکند، به خواستههاى بحق او پاسخ مثبت مىدهد، از عصبانیت و خشم و کبر مىپرهیزد، با اقوام شوهرش با مهر و محبت و اخلاق اسلامى روبرو مىشود، بوقت آمدن شوهر از عرصه کار و کسب تا درب خانه به استقبال مىرود، و به وقت خروج شوهر وى را بدرقه مىکند، و از وى مىخواهد جز حلال خدا به خانه نیاور، که ما به حلال خداوند گر چه اندک باشد قناعت مىکنیم، و زیر بار حرام نمىرویم، مبادا به بهانه داشتن زن و فرزند، و
خرج و مخارج از محدودهى مقررات الهى تجاوز کنى، و زندگى را به حرام آلوده نمائى.
زن با تقوا از چشم همچشمى پرهیز دارد، و شوهرش را به خاطر همرنگ شدن با زندگى اقوام خود، یا اقوام شوهرش در تنگنا قرار نمىدهد و او را خجالت زده نمىکند.
چنین زن و شوهرى مقبول حق، و منبع خیر، و نمونه بارز انسان الهى هستند، و در سایه آن دو همان خانهاى بوجود مىآید که خدا مىخواهد، و در قضاى آن خانه فرزندانى تربیت مىشوند که حق، طلب مىکند، در هر صورت زن و شوهر در تمام امور زندگى بر اساس معارف الهى و قواعد اسلامى و قوانین فقهى باید همچون اولیاء الهى هواى یکدیگر را داشته باشند.