جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نظام ترکیب و تزویج در جمادات

زمان مطالعه: 5 دقیقه

»و من کل شى‏ء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون»

»الذاریات / 49«

اراده عالمانه و حکیمانه و عادلانه حضرت حق، در نظام متقن هستى و پهن دشت میدان خلقت و آفرینش، از هر چیزى جفت آفرید.

در این بساط جفت بودن و زوج بودن هر چیزى حقیقتى است که استثنا برنداشته، و پیش از آنکه دانش بشر، و تحقیقات علمى به آن دست یابد، قرآن کریم در آیات متعددى از جمله در آیه چهل و نهم سوره‏ى مبارکه الذاریات، از این واقعیت، که نسبت به تمام موجودات هستى، اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان فراگیر است خبر داده.

این خبر عظیم، و گفتار علمى، و این بیان روشن، آن هم نسبت به تمام موجودات خانه خلقت، و کاشانه و لانه آفرینش، با توجه به اینکه مربوط به قرنها قبل از رنسانس علمى است، و در شهرى چون مکه و مدینه که خط نویس و خواننده‏اى، و کتاب و مدرسه‏اى در آن نبوده، از معجزات قرآن مجید، و دلیلى محکم بر اصالت این کتاب، و برهانى بزرگ بر علمى بودن این دفتر، و عاملى بس قوى بر صدق نبوت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و اله و سلم است.

قرآن مجید در زمینه‏هاى دیگر مسائل آفرینش آیاتى دارد، که علوم امروز بشر، در برابر آن شگفت زده و غرق در تعجب و حیرت است، و براى احدى از افراد انسان در هر مقام و مرتبه‏اى که باشد، جاى شک و تردید، در حقانیت خود، و اینکه چراغ هدایت فرا راه حیات آدمیان است، باقى نمى‏گذارد.

ذلک الکتاب لا ریب فیه(1)

عنایت و رحمت او، در ذات زوج‏ها و جفت‏ها از هر نوعى، کشش و جاذبه و رابطه عاشقانه، و میل به یکدیگر برقرار نموده است، تا این جاذبه و کشش، و این میل و رابطه، تحت نظامى خاص و شرایطى معین، چه در نظام تکوین، چه در عرصه‏گاه تشریع منتهى به ازدواج و جفت‏گیرى و توالد و تناسل، و تکثیر نوع شود، و از این راه باعث بقاء نظام عالى آفرینش گردد، و هم اینکه تمام موجودات از هر جنس و نوعى که هستند به لذت زندگى و خوشى در حیات، و بهره‏مندى از وجود خود و دیگران برسند.

رابطه توالد و تناسل و در عالم جمادات، به هر صورتى که هست، به صورت میل ترکیب عنصرى با عنصر دیگر، و در نتیجه پدید آمدن عنصر سوم، مانند ترکیب اکسیژن و هیدروژن که دو عنصر سوزان و سوزنده است، و نتیجه ترکیب و ازدواج این دو گاز سوزان و سوزنده، به صورت آب سرد و خنگ و مایه‏ى حیات و نشاط است، یا به صورت جذب و انجذاب، همراه با نتایج بسیار زیاد آن، یا به صورت دو جریان مثبت و منفى، و پدید آمدن منافع بى‏شمار، از عجایب و شگفتى‏هاى هستى، و محصول اراده و رحمت حضرت رب العالمین است، و همین رابطه بین دو عنصر یا عناصر، و میل به یکدیگر، و خلاصه خط عشقى که بین جمادات نسبت به یکدیگر حاکم است، باعث تکثیر نسل و تداوم نوع، و بر پا بودن نظام عالى خلقت و

عرصه‏گاه زیبایى هستى است.

راستى این چه قدرت شگرف و چه اراده عظیمى است، که بین دو عنصر سوزان و سوزنده، آنچنان الفت و رابطه و حالت عشق برقرار مى‏کند و که از ازدواج آن دو عنصر، آب سرد و چشمه‏سار باصفا، و رودهاى خروشان، و دریاى عظیم، و اقیانوس‏هاى بى‏کران، و باران لطیف بوجود مى‏آید.؟!!

این چه نیروى شگفت انگیزى است که با ترکیب عناصر با یکدیگر در دل خاک سیاه و تیره، در قلب سنگ خارا، و در بسترى قیرگونه و تیره‏تر از شب الماس بوجود مى‏آورد؟!

این چه اراده قاهرى است که از ترکیب چند ماده، در تاریکى معادن یمن عقیقى سرخ، و از عمق خاک نیشابور فیروزه آسمانى رنگ، و از آمیختن خاک با فسیل حیوانات هزاران جنس مورد نیاز بشر پدید مى‏آورد؟!

این چه رحمت و لطفى است، که با ترکیب سنگ و خاک و سایر مواد با سنگ و خاک، مولودى با منفعت چون طلا و نقره، و مس و آهن، تحویل خانه هستى مى‏دهد؟!

و این چه اراده و حکمتى است که از ترکیب و تزویج عناصر با یکدیگر این همه نعمت به بندگانش عنایت مى‏فرماید؟!!

این چه اراده و حکمتى است که بین خورشید و زمین و مجموعه و عناصر این گوى آتشین، و عناصر زمین، این همه مهر و الفت، و عشق و محبت برقرار ساخته، که از ترکیب عناصر خورشید با عناصر زمین، و ازدواج مواد خورشید با مواد زمین نعمت‏هائى پدید آورده که به فرموده خودش در قرآن مجید، کسى را قدرت و قوت شماره کردن آنها نیست.

اوست خداوندى که آسمانها و زمین را آفرید، و از عالم بالا آب فروریخت، و به سبب آن میوه‏ها را روزى شما قرار داد، و کشتى را در تسخیر شما درآورد تا در دریا

به دستور او حرکت کند، و نهرها را در پهنه‏گاه زمین در اختیار شما قرار داد، و خورشید و ماه را که در حرکتند، و در دریاى هستى روانند مسخر شما نمود، و شب و روز را در اختیارتان گذاشت، و از آنچه از او خواستید به شما عنایت فرمود، و اگر در مقام شماره کردن و نعمت‏هاى خداوند برخیزید، شما را توان احصاء نعمت او نیست…!!(2)

میزان میل و کشش، و جذب و انجذاب، و مثبت و منفى بودن عناصر، و رابطه عاشقانه بین آنها، براى توالد و تناسل، بر اساس نظمى معین و قوانینى خاص، و مقرراتى عادلانه است.

این میل و کشش از افراط و تفریط بدور است، و هرگز این رابطه و محبت به سردى نمى‏گراید، و قهر و دعوا و به هم خوردگى و اختلاف در این عرصه‏گاه زیبا و عاشقانه، و طلاق و جدائى در این ازدواج جانانه و معنا و مفهومى ندارد.

اگر در این صحنه و از پهنه‏ى آفرینش زمینه اختلاف و قهر و طلاق، و جدائى و بى‏مهرى راه داشت، بدون تردید و فساد و افساد سفره لعنتى خود را مى‏گستراند، و اوضاع را به هم مى‏پیچید، و بساط را از بیخ و بن ریشه مى‏زد.

عناصر در جهان جمادات هر کدام داراى حجم و وزن معین، و فاصله به اندازه، و رشد و گردشى متناسب با وضع خود هستند، و ترکیب هر یک با دیگرى بر اساس کفویت است.

عناصر از نظام معین بخود دست برنمى‏دارند، با یکدیگر به دشمنى و دعوا برنمى‏خیزند، و در هر کجاى از این نظام احسن قرار دارند حد وجودى و قانونى خود را رعایت مى‏کنند.

لا الشمس ینبغى لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فى

فلک یسبحون(3)

نه خورشید را شاید که به ماه فرا رسد، و نه شب را که بر روز سبقت گیرد، و همه در مدار معین بخود شناورند.

در وزن و حجم و طول و عرض و عمق، و رنگ و صفات، و فاصله‏هاى عناصر عالم بالا از یکدیگر، از جمله فاصله خورشید و زمین که نزدیک به صد و پنجاه میلیون کیلومتر است، و هیچ‏گاه این فاصله را کم و زیاد نمى‏کنند، که زیاد شدنش باعث منجمد شدن تمام موجودات زمین، و کم شدنش علت سوختن تمام عناصر کره‏ى خاکى است که غیر از علم و عدل و حکمت بى‏نهایت که بر اساس اراده حضرت حق در وجود تمام موجودات در تجلى است چیزى مشاهده نمى‏شود، این است که هر وقت اهل حال و بصیرت، و اهل انصاف و وجدان، و بیداران و بینایان، و پاکان و پاکیزگان با دیده سر، و چشم دل به نظام هستى مى‏نگرند با کمال خضوع و خشوع و با تمام وجود از صاحب آفرینش و خالق هستى، و نظام دهنده این نظام اعجاب انگیز یاد مى‏کنند و از عمق جان فریاد برمى‏آورند.

ربنا ما خلقت هذا باطلا(4)

اى مالک و مربى ما، این خلقت و آفرینش را بر باطل بوجود نیاورده‏اى.

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار

آرى نظم و قانون، و حد و حدود، و حق و حقیقت در ظاهر و باطن تمام عناصر هستى در تجلى است، و بر تابلوى وجود تمام موجودات اسماء و صفات و حق دیده مى‏شود، و آنچنان خط اسماء و صفات روشن است که براى هر عامى بى‏سوادى هم قابل خواندن و درک کردن است.

بنزد آنکه جانش در تجلاست‏

همه عالم صفات حق تعالى است‏

از همه عجیب‏تر این که تمام این موجودات با نظام خاص خودشان در راهى مستقیم براى رسیدن به محبوب و مقصود خود که همانا حضرت رب است؛ در حرکتند.

وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّکَ الْمُنْتَهى‏(5)


1) بقره / 2.

2) ابراهیم / 34 – 32.

3) یس / 40.

4) آل عمران / 191.

5) نجم / 42.