ما در سراسر زندگى فرزندانمان در کنارشان نخواهیم بود. با وجود این، اگر بتوانیم در دوران کودکى آنان را با احساسى محکم از امنیت توانمند سازیم، مزایاى آن در دوران بزرگسالى همچنان همراهشان خواهد بود. کمک ما به فرزندانمان براى اینکه بیاموزند به خود ایمان داشته باشند، اعتماد به نفس مورد نیاز آنان را براى ایمن بودن در برابر دیگران و ایفاى
درست نقششان به عنوان پدر و مادر براى فرزندان خود، یعنى نوههاى ما، به آنان خواهد داد.
این اعتماد به نفس هدیهاى به آیندهى کودکان است که آنان را در راه انتخابهاى زندگى هدایت خواهد کرد و براى تن به خطر دادن، مسئولیت به عهده گرفتن و اعتماد به آرا و تصمیمهاى خود توانمند مىسازد. اعتماد کودکان به دیگران، به آنان امکان عاشق شدن، برقرارى روابط پر معنا با آدمها و تشکیل خانواده را مىدهد.
بچههاى ما بدون اعتماد درونى و اعتقاد به خود، براى لذت بردن از زندگى روزهاى سختى در پیش خواهند داشت، حتى وقتى همه چیز رو به راه است؛ و نیز روزهایى دشوار وقتى که با مشکلات زندگى رو به رو مىشوند. اگر آنان به خود ایمان داشته باشند – به شایستگى بنیادى خود، حسن نیت و توانایىهاى کلى – کمتر چیزى وجود خواهد داشت که در صورت عزم رسیدن، نتوانند به آن دست یابند.
ما مىتوانیم کمک کنیم کودکانمان با ارزشهاى بنیادین مجهز شوند. اگر چه مسئولیتى سنگین است، در حقیقت به انجام رساندن آن بسیار ساده است. همهى کارى که ما باید انجام دهیم این است که به آنان و نیتهاى درستشان ایمان داشته باشیم و به ایشان اجازه دهیم بدون هیچ شبههاى بدانند احساس واقعى ما این است که خود آنان بقیهى کارها را انجام خواهند داد.
کودکان ما نیاز دارند بدانند که ما همیشه پشت سرشان ایستادهایم و حمایت ما بستگى به این ندارد که آنان در انجام دادن وظایفشان تا چه اندازه موفق باشند، یا حتى گاهى شکست بخورند.