شکل دیگر شراکت زمانى ظهور مىیابد که کودک مىخواهد به کسانى که نیاز دارند، کمک کند. بچهها، بیشتر وقتها، براى شرکت در کارهاى گروهى سازمان یافته از طریق مدرسه یا سازمانهاى رساندن غذا به مستمندان در روز شکر گزارى یا دادن اسباب بازى در کریسمس دعوت مىشوند و معمولا از همراهى با چنین گروههایى لذت مىبرند؛ زیرا مىفهمند آنان اسباب بازى و غذایى بیش از حد کفایت در خانه دارند و سخت نیست که درک کنند نداشتن تا چه اندازه مىتواند غم انگیز باشد. آنان در این بخشش گروهى چیزى را فدا نمىکنند و از احساس خوش قلبى خود لذت مىبرند. ما باید مطمئن شویم که از چنین فرصتهایى براى آنکه کودکانمان لذت سهیم شدن با نیازمندان را بیاموزند، بهترین استفاده را ببریم. بعضى از کودکان هنگامى که از نیازهاى دیگران آگاه مىشوند به شیوههایى
بسیار متفاوت به آن نیازها پاسخ مىگویند. ما باید فرزندان خود را تشویق کنیم براى کمک به دیگران بر اساس غریزهى خود عمل کنند و حتى اگر لازم باشد، خود نیز فداکارى کنند یا زحماتى را پذیرا شوند. آنان شاید براى دست زدن به آنچه تصور مىکنند مىتواند براى حل مشکلات دیگران مفید باشد به کمک ما نیاز داشته باشند. کودکى ممکن است تصمیم بگیرد ساعاتى از وقت خود را براى کمکهاى داوطلبانه صرف کند یا سهمى از پول هفتگى خود را براى کارى با ارزش معنوى به مصرف برساند. بچهها مىتوانند شگفتى بیافرینند: یک پسر یازده ساله کمک به بىخانمانها را از رساندن پتو به ایشان آغاز کرد و به تدریج آن را تا فراهم ساختن لباس، قهوهى گرم و خوراکهاى سرپایى گسترش داد. اگر چه در این کار بزرگترها نیز به او کمک کردند، خود او مدیر این برنامه باقى ماند و کار را در پیشاپیش همه با تحویل پتو و لباس ادامه داد. او وظیفهى سخنگویى براى درخواست اعانات را نیز بر عهده گرفت.