یکى از بهترین راههاى آموزش گذشت زمان به کودکان، رویش گیاهان است. مراقبت و پرورش یک گیاه کوچک، انتظار کشیدن براى روییدن هر جوانه، راهى واقعى را براى درک و شناخت گذر زمان به کودکان نشان مىدهد. پیدایش یک موجود زنده حادثهاى هیجان انگیز است و به فرزندان ما مىآموزد که رشد کردن زمان مىطلبد و طبیعت نمىتواند شتاب کند.
بچههاى کلاس اول در مدرسه گیاه گوجه فرنگى کاشتهاند. تامى هر هفته به مادر گزارش مىدهد که گیاه چقدر بلند شده و چه کسى مسئول
آب دادن به آن است. یک روز تامى هیجان زده به مادر خبر مىدهد: «ما امروز باید به گیاهها داربست ببندیم؛ و گرنه شاخهها مىافتند!«
مادر مؤدبانه به حرف او گوش مىسپارد؛ ولى ذهنش تا اندازهاى درگیر کارهایى است که باید انجام دهد. مادر مىپرسد: به نظر تو گوجه فرنگىها کى کاملا مىرسن؟«
تامى از پرسش مادر جا مىخورد، چون توجه او فعلا به روییدن گیاه معطوف است. او پاسخ مىدهد: «گمان مىکنم وقتى که زمانش برسد.» مادر تقریبا فورى تشخیص مىدهد که به دلیل درگیرى فکرىاش، مهمترین قسمت درس را فراموش کرده است. تامى به سبب رشد آهستهى گیاهان هیجان زده است و به تغییرات کوچکى که به وجود مىآیند توجه کامل دارد. او مىداند که گوجهفرنگىها به موقع خود خواهند رسید. اما هدف مورد نظر او این نیست. او از شناختن چرخهى زندگى گیاهان لذت مىبرد.
مادر به او مىگوید: «به نظر من فوق العادهس که تو دارى همه چیز رو دربارهى روییدن گیاهها یاد مىگیرى. حتما خیلى هیجان انگیزه که شاهد تغییرات روز به روز اونها هستى. . . این طور نیست؟» تامى به مادر نگاه مىکند و لبخند مىزند. خوشحال است که مادر سرانجام موضوع را درک کرده است.