در جایگاه پدر و مادر، ما نیز گاهى در دام استهزا یا سر به سر گذاشتن کودکانمان مىافتیم و تصور مىکنیم با این کار آنان را پر طاقت بار مىآوریم. نیازى به گفتن ندارد که مسخره کردن راه خوبى براى بهبود قدرت
شخصیت کودکان نیست. در بهترین شرایط، کودک ممکن است با نشان دادن شجاعت ظاهرى از خود حمایت کند؛ ولى این کار نباید به هیچ وجه با توانایى درونى و واقعى اشتباه گرفته شود.
پدر پت، دوازده ساله، در زمان خود قهرمان بازى فوتبال بود و اکنون پت براى قهرمانى فصل در تیمى بازى داشت. پدر پت عقیده داشت که او در زمین به اندازه کافى تهاجمى بازى نمىکند، بنابراین تصمیم گرفت او را براى این کار برانگیزاند. متأسفانه، رفتار پدر پت در این مورد بیشتر شکلى از تمسخر او را در برابر اعضاى تیم به خود گرفت.
پدر از خط کنارى میدان فریاد مىزد: «اونجا چه کار مىکنى؟ منتظرى برات چاى بیارن؟ بیا جلو! بدو دنبال توپ!» پت سر تکان مىداد و در حالى که از شدت عصبانیت خونش به جوش آمده بود و دندانهایش را به هم مىفشرد به جریان بازى برمىگشت؛ اما دلسردتر از آن بود که حواس خود را به بازى معطوف کند.
پدر پت بىتردید منظور بدى نداشته است. امکان دارد او متوجه نشده باشد که متلکهایش تحقیر آمیز و بىرحمانه بوده است. شاید تنها شبیه همان جملاتى را تکرار مىکرده که وقتى خود به بازى فوتبال مشغول بوده مىشنیده است. متأسفانه، این رفتار پدر نه تنها کمکى به بازى پت نکرد، که به روابط پدر و پسر نیز لطمه زد.
نمونهى بدخواهانهتر تمسخر در بسیارى موارد میان خواهر و برادرها
دیده مىشود که مىتوانند در سر به سر گذاشتن با یکدیگر به وسیلهى طعنه و کنایه، اسم گذاشتن و روشهاى بىرحمانهى دیگر بسیار ماهر باشند.
خواهر و برادرها نقاط ضعف یکدیگر را مىشناسند و به راحتى مىتوانند در برابر دیگران از آنها استفاده کنند.
جیل مىدانست که برادر کوچکترش علاقه دارد با پسرى که به تازگى همسایه آنها شده است دوست شود. هر دوى آنان اسکیت برد داشتند و همسن بودند.
جیل هر وقت آن دو را مىدید که با یکدیگر بازى مىکنند، با دوچرخهاش از کنارشان رد مىشد و جملاتى شبیه این را رو به برادرش فریاد مىزد: «سلام کوچولو، بازم دیشب رختخوابتو خیس کردى!؟«
این نه ریشخندى ناراحت کننده، بلکه بىرحمانه و ویرانگر است. پیوسته در معرض تمسخر اعضاى خانواده قرار گرفتن به راستى مخرب است و کودک را در مورد پیدا کردن همراه و دوست در زندگى، مردد و خجالتى بار مىآورد. پس لازم است پدر و مادر از آنچه میان فرزندانشان مىگذرد آگاه باشند، به ویژه هنگامى که کودکان با یکدیگر تنها هستند. در بسیارى موارد باید قدم پیش گذارد و حدود و نتایج رفتار کودکان را براىشان روشن ساخت تا همهى کودکان بتوانند در خانه و خانوادهى خود احساس امنیت و آرامش کنند.