جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تلاش در جهتى متفاوت‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

همه‏ى ما، در لحظاتى، براى خود احساس تأسف مى‏کنیم. بر این تصوریم که زحمت زیادى مى‏کشیم؛ ولى آنچه حق ماست به دست نمى‏آوریم؛ گویى زندگى با ما راه نمى‏آید. گاهى ممکن است از خود بپرسیم «چرا من؟» اگر مراقب نباشیم، احساس دلسوزى براى خود مى‏تواند به آنچنان حالت روحى‏اى تبدیل شود که ما را از نالیدن و دل و دماغ نداشتن گه گاه به نومیدى کامل بکشاند. احساس ما، ما را محدود مى‏کند به برگزیدن داده‏هایى که تنها، نگرش «من بیچاره» را حمایت مى‏کند و در چرخه‏اى تکرارى از تفکر گرفتار خواهیم آمد که ما را به دور باطلى از دلسوزى به حال خود و ناتوانى هدایت مى‏کند.

اگر خود را در چنین موقعیت دیدیم بسیار مفید خواهد بود که فکر کردن به مسائلمان را متوقف کنیم و بکوشیم کارى انجام دهیم – هر

کارى. من به پدر و مادرها توصیه مى‏کنم که به دوچرخه سوارى بروند، پیاده‏روى تند انجام دهند یا فقط به سفرى دلخواه فکر کنند. کیت، یکى از شاگردانم، آنچه را براى او مفید واقع شده بود این گونه شرح داد: «خود را شکست خورده‏اى پیر و مورد استفاده واقع شده احساس مى‏کردم که کوچک‏ترین قدردانى‏اى از او نشده است. سه فرزندم بى‏اندازه خسته‏ام مى‏کردند. شوهرم تمام مدت کار مى‏کرد و وقتى به خانه مى‏رسید بسیار خسته بود. من عصبانى و غمگین بودم؛ اما از این احساس نیز رنج مى‏بردم. از این رو، تصمیم گرفتم همان طور که در کلاس درباره‏اش حرف زده بودیم، به چیزهاى خوب فکر کنم. چشمهایم را بستم و اولین چیزى که به ذهنم رسید این بود که به کمى تحسین و قدردانى نیاز دارم. بنابراین، خود را در استادیوم بزرگى مجسم کردم که همه‏ى تماشاچیان کف مى‏زنند و فریاد مى‏کشند «کیت فوق العاده است.» بعد خودم شروع کردم به کف زدن و در حالى که رو به دیوارهاى آشپزخانه داشتم، با آهنگ قدیمى دو، چهار، شش، هشت، براى کى دست مى‏زنیم؟ براى کیت! براى خودم فریاد تشویق سر دادم.«

»من فهمیدم مى‏خواهم با شوهرم نزدیک‏تر باشم و فرزندانم بفهمند براى‏شان چه کرده‏ام. به کمى توجه نیاز داشتم. بنابراین، دسر مورد علاقه‏ى هر یک از اعضاى خانواده را آماده کردم و آن را بر روى گنجه‏ى در کنار یک نوشته‏اى بزرگ با این مضمون گذاشتم: «کیت فوق العاده است. اگر با

من موافقید، مرا در آغوش بگیرید و ببوسید.» نیازى به گفتن نیست که این کار موجب سر گرفتن گفت و گوهایى شد. من از توجهى که بدان نیاز داشتم برخوردار شدم و با همسرم تصمیم گرفتیم بچه‏ها را نزد یکى از خویشاوندان بگذاریم و تعطیلات آخر هفته را به سفرى کوتاه برویم. نمى‏گویم این کار زندگى مرا تغییر داد؛ ولى آن را از یکنواختى آزار دهنده‏اش بیرون آورد.«

این ابتکار نه تنها براى کیت مفید واقع شد، بلکه به فرزندان او نیز نشان داد چگونه براى حل مشکلات به اقدام‏هایى مبتکرانه دست بزنند. افزون بر این، کیت زمانى را که نیاز داشت با همسرش بگذراند به دست آورد. براى همسران بسیار حیاتى است که به روابط خود هر از گاهى روحى تازه ببخشند و آن را بارور سازند. قدردانى از افراد خانواده براى همه‏ى اعضاى آن مفید واقع مى‏شود.