»در مدارس، اندک نشانی از آموزش اندیشه کردن نمی توان یافت؛ حتی در دانشگاه ها؛ حتی در میان شناخته ترین فیلسوفان؛ آری می بینم که منطق به عنوان یک نظریه، کار و تکنیک دارد به سستی می گراید.«
»انسان با خطاهایش تربیت شده است.«
»پدر و مادر ناخواسته فرزند خویش را شبیه خود می کنند و نام «تربیت» را بر آن می گذارند.» (نیچه)
آموزش و پرورش ما باید بر مبنای چم جدید آموزش، یعنی آفرینندگی باشد.
یکی از وظایف آموزش و پرورش راستین این است که از دشواری های دروغین درگذریم و با دشواری های وجودی زندگی دست و پنجه نرم کنیم.
هدف آموزش و پرورش راستین این است که به هشیاری آدمی، تازگی بخشد؛ به گونه ای که نسبت به زیبایی ها و شگفتی های زندگی به گونه ای مداوم، آگاهی داشته باشد.
اگر هدف نهایی آموزش و پرورش، خودشکوفایی باشد، پس آموزش و پرورش باید بتواند به مردم کمک کند که بتوانند از شرطی شدنی که فرهنگ شان آن ها را بدان وادار کرده است، فراتر روند و شهروند دنیا گردند.
آموزش و پرورش برای این هدف است که یاد بگیریم چگونه رشد کنیم، بیاموزیم در چه راستایی رشد کنیم، بیاموزیم چه چیزی خوب و چه چیزی بد است، چه چیزی پسندیده و چه چیزی ناپسند است، یاد بگیریم چه چیزی را برگزینیم و کدام را برنگزینیم.
آموزش و پرورشی که هویت راستین آدمی را بارز نسازد بی ثمر است هدف آموزش و پرورش، «خودشکوفایی» شخص، انسان کامل شدن، رشد بالاترین شکل تعالی که نوع انسانی بر آن پافشاری می کند یا فرد ویژه ای می تواند بدان دست یابد، است. (آبراهام مازلو)
بزرگترین هدف آموزش و پرورش، دانش آموزی نیست، بلکه کنش آموزی است. (هربرت اسپنسر)
وظیفه ی آموزش این است که ذهن های خالی را به ذهن های باز تبدیل کند نه ذهن های پر. (مالکولم فوربس)
هدف بزرگ آموزش و پرورش باید تربیت قوای ذهنی باشد نه انباشتن مغز با دانسته ها و اندوخته های دیگر. (تیرون ادواردز)
دریای بی تلاطم، هیچگاه دریانورد ورزیده تربیت نمی کند. (مثل آفریقایی)
مشکلات ما را متوقف نمی کنند، بلکه به ما آموزش می دهند. (برایان تریسی)
قبل از ازدواج شش نظریه درباره ی تربیت کودکان داشتم؛ حالا شش فرزند دارم، ولی دارای هیچ گونه نظریه ای نیستم! (لورد روچستر)