ما مىخواهیم بچههاى ما دیدگاهى خوشبینانه و مطمئن دربارهى رؤیاها و هدفهاى شخصى خود داشته باشند. البته، مىدانیم لحظاتى آکنده از ناامیدى وجود خواهند داشت؛ ولى با تشخیص هر قدمى که برمىدارند و تشویق آنان براى مقاومت در برابر ناامیدى، مىتوانیم یارىشان دهیم نظرى مثبت در مورد توانایىهاى خود داشته باشند و هدفهایى را که براى آن تجهیز شدهاند، به دست آورند.
در اطراف ما موقعیتهاى فراوان براى توجه به کودکان، تشخیص تلاشها و حمایت از خوشبینى آنان در مورد خودشان وجود دارد. در بعد از ظهرى، وقتى به زنگ در جواب دادم، در پشت در با چهار صورت درخشان که به من لبخند مىزدند رو به رو شدم. دختر هشت سالهى همسایه و سه دوستش، هر یک زنجیرى بافته از نخهاى رنگى در دست داشتند که توپى درست شده از خاک رس به یک سر آن و مهرههاى شفاف به سر دیگرش وصل بود. آنان گفتند: «ما خودمون اینها رو درست کردیم! قیمت اونها فقط پنجاه سنته و همه به یکى از اونها احتیاج دارن.» مقاومت در برابر شوق و ذوق آنان امکان نداشت و من هم دو تا از آنها را خریدم.
»آنها» حالا به پنجرهى اتاق صبحانهى من آویزان هستند. پرتوهاى خورشید صبحگاهى به مهرههاى شیشهاى مىخورند و رنگهاى زیباى آنها مىدرخشند. آنها چه هستند؟ به چه دردى مىخورند؟ من نمىدانم. آنها را خریدم تنها براى اینکه مىخواستم روحیهى کارآفرینى این بچهها را تشویق و کارى کنم بدانند هدف داشتن چیز خوبى است. و من آنها را در اتاقم نگاه خواهم داشت؛ زیرا نگاه کردن به آنها موجب خوشحالى و تشویق خودم هم مىشود.
براى هر کس، پیر یا جوان، بهترین راه رسیدن به هدف در ابتدا مشخص کردن دقیق هدفى است که مىخواهد به آن دست یابد. . اگر ما در این کار به فرزندانمان کمک کنیم، خدمت بزرگى براى آنان انجام دادهایم.