1- به او نشان دهید که هنوز هم بچه خوب و نازنین و دوست داشتنی شماست. می توانید او را به خاطر شکل و قیافه، مو و سادگی اش تحسین کنید. تحسین عاری از هرگونه مقایسه نظیر: «موهای تو خوش رنگ است.» و یا «لبخند تو جذاب و گیراست.» بیشترین تأثیر را به جا می گذارد. مراقب باشید که بی تفاوتی بچه ها نسبت به این تحسین ها موجب دلسردی تان نشود. تردید نکنید که این شیوه ی برخورد رفته رفته ذهنش را از شک و دودلی پاک و مصفا خواهد کرد
و خویشتن دوستی و خودباوری را به جای آن خواهد نشاند.
2- بدون قطع هرگونه تماس جسمانی، فضای فیزیکی بیشتری را نسبت به دوران بچگی برایش قایل شوید. ما باید از حالات و حرکات نوجوانان درک کنیم که تا چه اندازه از تأثیرات فیزیکی ما استقبال می کنند. گر چه ممکن است دوست نداشته باشند که مانند دوران بچگی آنان را ببوسیم و در آغوش مان بگیریم. با وجود این لازم است همواره تمایل مان را برای در آغوش گرفتن شان نشان دهیم.
3- هنگامی که به نکته هایی برای آراستگی ظاهر اشاره می کنیم، باید این واقعیت را مد نظر داشته باشیم که جسمش متعلق به ما نیست و او حق دارد آن را به دلخواه آراسته کند.
4- از انتقاد درباره ی صورت ظاهر او مطلقا خودداری کنید. چنانچه گفتیم نوجوانان درباره ی وضعیت ظاهرشان بسیار حساس اند و با کمترین خرده گیری در این زمینه رنجش به دل می گیرند. به همین دلیل ضرورت دارد از اظهار نظرهای نیش دار و کنایه آمیز نظیر: «موهایت خیلی چرب و براق است. من آن را این طوری دوست دارم.» یا «شلوارت بسیار قشنگ است، کمر تو را باریک تر نشان می دهد.» بپرهیزید. فراموش نکنید که ذهن نوجوانان از شک و تردید نسبت به موقعیت شان سرشار است و این گونه اظهار نظرها به این دودلی می افزاید.
5- از شوخی و استهزاء درباره ی صورت ظاهر او اجتناب کنید.
استهزاء و اذیت نوجوان به خاطر قیافه و شکل و ظاهرش ممکن است به حس خودباوری او صدمه بزند و سبب شود که از فعالیت ها،
دوستان و یا اهدفی که زمانی برایش ارزشمند بود دست بکشد. به همین دلیل به او یادآوری کنید که جسمش هدف مناسبی برای استهزاء یا لودگی نیست و او باید با این گونه اظهار نظرها با جدیت برخورد کند. برای این که در برابر این برخوردها بهتر مجهز شود، به او یادآور شوید که استهزاء کردن ظاهرش را زورگویی و قلدری تلقی کند.
6- نوسانات روحی او را تحمل کنید. به طور کلی نوجوان دمدمی مزاج است. گاه زندگی را لبریز از عشق و محبت، فرصت، پول و همه چیزهای نیکو می یابد و گاه آن را کانون فلاکت، نفرت و تنگدستی و نامرادی حس می کند. بعضی اوقات ممکن است از شما هم پخته تر به نظر آید اما دقیقه ای بعد از برادر کوچکترش هم کم طاقت تر باشد. اگر به خاطر این نوسانات طبیعی سر به سرش بگذارید و آزارش دهید، بر گیجی و سردرگمی اش می افزایید. بنابراین وقتی فرزندتان غمگین و ملول است، از گره بر ابرو انداختن بپرهیزید و لحن کلامتان را خشن و طعنه آمیز نکنید. لزومی ندارد که با چهره ی عبوس و لبه های حلقه شده او واکنش تندی داشته باشید (اما می توانید در برابر داد کشیدن و یا بی نزاکتی او مقاومت نشان دهید(.
حتی با وجود برخورد نامناسب و جبهه گیری اش او را در آغوش بگیرید، بر پشت شانه اش بزنید و سخنانی سرشار از مهر و محبت به او بگویید. چنانچه پیش از این گفتیم، بی تفاوتی بچه نسبت به مهر و محبت والدینش بدان معنا نیست که او از این احساسات مثبت و مفید تأثیر نمی پذیرد.