جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چهره‏هاى با فضیلت

زمان مطالعه: 3 دقیقه

مردان مؤمن و زنان مؤمنه را ویژگیها و خصوصیاتى است که آثار عملى آن خصوصیات، در زندگى آنان جلوه مى‏کند، و باعث شیرینى زندگى، و لذت بردن از حیات، و موجب پیدا شدن نسلى پاک و علت آبادى آخرت آنان است.

وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم‏(1)

مردان و زنان با ایمان دوستدار یکدیگرند، امر به معروف مى‏کنند، و از کار زشت بازمى‏دارند، اقامه نماز مى‏نمایند، و زکات پرداخت مى‏کنند و حکم خدا و رسول را اطاعت کنند، اینان را خداوند مشمول رحمت خود نماید، همانا خداوند عزیز و حکیم است.

من فکر مى‏کنم از مجموعه آیات قرآن در رابطه با اهل ایمان، همین یک آیه براى شناخت باطن و ظاهر آنان کافى است.

چنین مردان و زنان وقتى با یکدیگر زندگى مشترک تشکیل دهند، زندگى آنان مجموعه‏اى از نور، صفا، پاکى، خیر و برکت، صدق و راستى خواهد بود، مرد در این زندگى مرد ایده‏آل و زن و در این زندگى زن ایده‏آل، و حیات آنان حیات طیبه، و دنیا و آخرتشان آباد است.

مرحوم مجلسى مى‏فرماید: بودند مردانى که وقتى براى کسب و کار مى‏خواستند از منزل خارج شوند، زن و بچه آنان مى‏گفتند:

ایاک و کسب الحرام.

از اینکه وارد کسب حرام شوید بپرهیزید، پوشاک و خوراک و نفقه ما را بهانه قرار ندهید، تا مجوزى براى تحصیل حرام شود.

فانا نصبر على الجوع و الضر و لا نصبر على النار.

ما بر گرسنگى و سختى طاقت مى‏آوریم، ولى بر عذاب قیامت صبر و طاقت نداریم.

راستى چه فضیلتى از این بالاتر، صبر و استقامت بر مشکلات و سختى‏ها، به قیمت حفظ خود از عذاب روز قیامت!

من خودم بزرگوارانى را دیده بودم، که با لحن نرم، و کلامى لین هر چند وقت یک بار، زن و فرزند را خود را از درخواست‏هاى بیش از طاقت اقتصادى خود منع مى‏کردند، و به آنان وعده مى‏دادند در زمان گشایش کار، به خواسته‏هاى آنان پاسخ دهند، و زن و فرزند آنان هم تسلیم شده، و از آزار روحى مرد و در فشار گذاردن او خوددارى مى‏کردند، بر این اساس یک زندگى آرام، الهى، نورانى و باصفا را مى‏گذراندند.

خدیجه کبرى زنى بود، که در ایام سختى و شدت با همسر با کرامتش ساخت، و با رنج و غصه او شریک بود، و آنچنان با حضرت زندگى کرد، که پیامبر پس از مرگ او هر وقت از او یاد مى‏کرد برایش طلب رحمت مى‏نمود و اشک از دیده مى‏ریخت.

او در ابتداى ازدواج با رسول حق، تمام ثروت کلان و کم نظیر آن روز خود را نثار قدم پیامبر کرد، و آن حضرت به تدریج آن ثروت را در راه حل مشکلات نیازمندان و حرکت آئین حق خرج نمود، چیزى از آن اموال باقى نماند، خدیجه در اواخر عمر همراه همسرش در خانه‏اى محقر، کم اثاث، و در عین سختى و شدت زندگى کرد، تنها حرفى که به شوهر با کرامتش در آن روزگار سخت زد، در لحظات پایان عمر بود، و آن این بود که با اشک دیده از حضرت پرسید: آیا خداوند از من راضى است؟ امین وحى نازل شد، عرضه داشت اى رسول اسلام خداوند فرمود سلام مرا به خدیجه برسان و رضایت من را از او اعلام کن، خدیجه فوق العاده خوشحال شد و به پیامبر عرضه داشت: الآن زندگى و مرگ براى من بسیار شیرین است.

وقتى فاطمه زهرا که در آن وقت بیش از چهار سال نداشت، جاى خالى مادر را در خانه دید، از پدر مهربان پرسید: مادرم کجاست؟ رسول حق پاسخ داد با ملکوتیان همراه و همنشین است!

آرى زن مؤمنه که آثار ایمانش در اعمال و اخلاقش آشکار است، موجودى ملکوتى و عرشى، و منبع رضایت و خوشنودى حق، و چشمه فضائل و کمالات است.


1) توبه / 71.