به قلم جک کنفیلد
از نویسندگان کتاب غذاى روح و غذاى روح براى مادران
من کتاب «کودکان چیزى را مىآموزند که با آن زندگى مىکنند» را نخستین بار در اوایل دههى هفتاد میلادى، یعنى زمانى کشف کردم که سرگرم نوشتن کتابى دربارهى چگونگى ایجاد اعتماد به نفس کودکان در کلاس درس بودم. بىدرنگ شیفتهى این اشعار شدم و یک نسخه از آن را براى همهى آموزگاران مدرسهاى که در آن به تدریس اشتغال داشتم، تهیه کردم. به نظر من هر خط از این شعر معنایى در بر داشت که از روى شم آن را حقیقت مىدانستم. شگفت زده بودم که چگونه این همه حکمت مىتواند در جملاتى چند گنجانده شود.
هرگز به ذهنم خطور نمىکرد که سرایندهى این شعر را اصلا ببینم؛ اما چند سال بعد، دوروتى و شوهرش، کلود، را در یک کنفرانس روان شناسى ملاقات کردم. آنان بزرگوارانه مرا به اتاقشان دعوت کردند و با همان محبت، لطف، دوستى و صفایى که دوروتى دربارهى آنها در اشعارش نوشته
بود از من پذیرایى به عمل آوردند. آن بعد از ظهر را هرگز فراموش نخواهم کرد. مطمئن نیستم آنان هرگز حدس زده باشند که محبت و توجهشان بر مربى جوانى که مىکوشید یاد بگیرد خود را دوست بدارد و به شاگردانش نیز بیاموزد خود را بپذیرند و دوست بدارند، چه تأثیرى داشته باشد.
»کودکان چیزى را مىآموزند که با آن زندگى مىکنند» ابتدا براى تعاملم با شاگردانم و پس از آن ارتباطم با سه پسرم اصول راهنماى من قرار گرفت. البته مانند همهى اصول زندگى و راهنما براى تربیت فرزند، گفتن و نوشتن آنها بسیار آسانتر از به کار بردنشان در زندگى روزمره است.
در مدت سى سال زندگى به عنوان مربى و سرپرست کارگاههاى آموزشى تربیت کودک، به این اعتقاد رسیدهام که بیشتر پدر و مادرها حقیقتا تمایل دارند با فرزندانشان مهربان، دلسوز، خوشرفتار، صادق و منصف باشند. مشکل این جا است که بیشتر پدر و مادرها براى یادگیرى اصول و قواعد ویژهى رفتار متقابل، ارتباط و نظم و انضباط که پدر و مادرى مهربان، آگاه، صادق و منصف تربیت مىکند هرگز دورهاى نگذراندهاند.
من هرگز پدر یا مادرى را سراغ نداشتهام که صبح از خواب برخیزد و به همسرش بگوید: «من براى نابود کردن اعتماد به نفس بیلى کوچولو چهار روش بسیار عالى پیدا کردهام. ما مىتوانیم او را محاکمه، تمسخر و سرافکنده کنیم و به او دروغ بگوییم.» هیچ کس به خواست خود،
نمىخواهد به فرزندش آسیب برساند؛ ولى با این حال پدر و مادرها بیشتر وقتها این کار را مىکنند. این کار از روى عمد نیست، بلکه معمولا از سر ناآگاهى و ترس پدر و مادر، دانستههاى محدود و علاقهى به فرزندانشان ناشى مىشود.
از بین بردن الگوهاى منفى و ویرانگر که ممکن است ناآگاهانه بر روابط ما با فرزندانمان تسلط یابند و انتخاب زندگى آگاهانه و هدفمند در جهت پرورش فرزندانى سالم، شاد و سازگار، به شهامت و آگاهى نیاز دارد.
دوروتى لونلت در «کودکان چیزى را مىآموزند که با آن زندگى مىکنند» از هر بیتى از اشعار معروف خود بهره گرفته و به وسیلهى پندها و مثالهاى ویژه به ما آموخته است چگونه نکات ارزشمندى را که این اشعار در خود دارند در زندگى به کار گیریم. او، به شیوهاى بسیار عالى و به زبانى ساده و قابل فهم، به ما مىآموزد که در مورد فرزندانمان چگونه کمتر ایرادگیر باشیم و بیشتر شکیبا؛ کمتر داورى کنیم و بیشتر بپذیریم؛ کمتر تنبیه و بیشتر تشویق کنیم و رفتارى کمتر خصمانه و بیشتر دوستانه داشته باشیم.
شما، با مطالعهى این کتاب، افزون بر اینکه مىآموزید چگونه پدر یا مادر بهترى باشید، همچنین یاد مىگیرید چگونه نقش خود را به عنوان همسر، معلم و مدیر بهتر ایفا کنید. اصول و روشهایى که در این کتاب آورده شده، اصولى جهانى براى ایجاد روابط محبت آمیز، محترمانه،
مثبت و مستحکم با همه است. من کاملا ایمان دارم که اگر همهى افراد این اصول را در روابطشان به کار گیرند، خشونت و جنگ کمترى روى خواهد داد، در محیطهاى کارى اعتصابها کمتر و کار تولیدى بیشترى خواهد شد، در کلاسهاى درس وقت کمترى تلف و زمان بیشترى براى آموزش صرف مىگردد و ما افراد کمترى در زندانها، مراکز توانبخشى معتادان و بهرهمندان از اعانات یا کمکهاى رفاهى دولتى خواهیم داشت. من از شما مىخواهم توجه داشته باشید که بیشتر مشکلات دنیا از خانه آغاز مىشود و شما، با تبدیل شدن به پدر و مادرى بهتر، مهمترین سهم ممکن را در حل مسائل بزرگ و به ظاهر بسیار سخت امروز جهان خواهید داشت.
صرف نظر از اینکه در حال حاضر چگونه پدر و مادرى هستید، هم اکنون در شرف آغاز کارى پر مخاطرهاید که مىتواند شگفتى آفرین باشد. چه چیزى بهتر از این که بدانید قادر خواهید بود کودکانى پرورش دهید داراى اعتماد به نفس، جسور، صبور، قدر دان، مهربان، هدفمند، بخشنده، درستکار، منصف، متواضع و صمیمى؟ جهانى را مجسم کنید که هر کودکى در آن پرورش مىیابد تا در بزرگسالى چنین ویژگىهایى را از خود متجلى سازد. آیا مىتوانید یک واشینگتن دى. سى را مجسم کنید که همه سیاستمدارانش این خصوصیات را داشته باشند؟ من مىتوانم. مىدانم که دوروتى نیز مىتواند و بىتردید این همان انگیزهاى است که
همهى ما را که در کار «تربیت» انسانها هستیم وا مىدارد که به کار خود ادامه دهیم.
نقش شما بسیار ارزشمند است – پدر یا مادر بودن. هرگز قدرتى را که در کمک به ایجاد آیندهاى بهتر دارید، دست کم نگیرید؛ نه تنها براى فرزندان خود بلکه براى همه. این کتاب مىتواند به شما کمک کند پدر و مادرى شوید که همیشه مىخواستید باشید، کودکانى پرورش دهید که به آنان افتخار کنید، و در تکامل اصول راهنما براى خلق جهانى که همه آرزو داریم در آن زندگى کنیم، شرکت داشته باشیم.